1-1- تبلیغ، به عنوان ارتباط
«ارتباط به منظور تأثیرگذاری»، کلید فهم تبلیغ به عنوان ارتباط متقاعدگرانه است. آنچه در جریان ارتباط مطرح میشود اطلاعات است. همانگونه که هیچ ارتباطی بدون اطلاعات تحقق نمییابد، هیچ متقاعدشدنی هم بدون دریافت اطلاعاتی که متضمن استدلال و نشانههای متقاعدکننده باشد، تحقق نمییابد. بنابرانی، اطلاعات عنصر مشترک و کارسازی شده در درون هر یک از دو فرایند ارتباط و متقاعدسازی است.
در چهارچوب ارتباطات رسانهای، موضوع اطلاعاتی که در پیام مطرح میشود، تعیین کننده حوزه موضوعی تبلیغ است. مهمترین حوزههای موضوعی تبلیغ شامل دین، سیاست، بازرگانی، بهداشت، فرهنگ عمومی و امور خیریه است. اصطلاح ارتباطات رسانهای، به سرعت عنصر رسانه و سپس منبع و مخاطب را پیش رو قرار میدهد، عناصری که بدون حضور آنها ارتباطی تحقق نمییابد. منبع، پیام و مخاطب سه عنصر اصلیاند که از دیرباز به عنوان عوامل یا متغیرهای مهم و موثر بر ارتباط متقاعدگرانه مطرح بودهاند و بعدها در مدلهای ارتباطی در علوم اجتماعی به آنها توجه شده است. بنابراین، با توجه به نقش ارتباطی این عناصر، به خوبی در مییابیم که تبلیغ را میتوان به عنوان مقولهای ارتباطی مطالعه کرد که طی آن منبع ارتباط به دنبال متقاعد کردن است. با مطرح شدن عناصر ارتباط در قلمرو تبلیغ، هرگونه کوشش برای طرح مبانی نظری آن به ناچار به حوزه مطالعاتی ارتباطات کشیده میشود. به عنوان شاخهای برآمده از علوم اجتماعی، ارتباطات به مفهوم وسیع آن، به مطالعه نظامدار ارتباط و سهم آن در تحولات اجتماعی و بینالمللی اختصاص دارد. با این نگاه، شاخه مباحث ارتباط جمعی همچون ارتباطات بین الملل در همین حوزه مورد مطالعه قرار میگیرد.
2-1- تبلیغ و متقاعدسازی
این بیان که ارتباط، ماهیتی متقاعدگرانه دارد ما را به قلمرو روانشناسی کشانده و تبلیغ را به عنوان کوششی به منظور نفوذ و تأثیرگذاری بر مردم معرفی میکند. اصطلاح نفوذ به مفهوم تقلایی برای تغییر دادن افکار یا رفتار دیگری است که با قصد قبلی انجام میشود. مبلغ با توسل به راههای مختلف از طریق دستکاری و تغییر در شناخت، برانگیختن عواطف، به نمایش گذاردن رفتار و یا ترکیبی از هر سه میکوشد با نفوذ و تأثیرگذاری بر مردم، آنان را به موضعگیری فکری یا انجام رفتارهایی فراخواند. مطالعه فرایندهای نفوذ و تأثیر که چیزی جز دگرگونی و تحول در قلمرو باورها، نگرشها و رفتار نیست، پژوهشگر مطالعات رسانهای را با متغیرها و فرایندهایی رو به رو میکند که در چهارچوب مباحث متقاعدسازی بررسی میشوند. متقاعدسازی به عنوان یکی از اشکال نفوذ اجتماعی، عبارت است از کوشش به منظور تغییر باورها، نگرشها و رفتار آدمی. به طور سادهتری میتوان گفت مطالعه متقاعدسازی به مطالعه متغیرها و فرایندهایی اختصاص دارد که به تغییر نگرشها مربوط میشود. در یک جمعبندی، تبلیغ از جنبه ارتباطی، شامل انتقال اطلاعات سازمان یافته در قالب پیام و رسانه است و از جنبه روان شناختی، شامل کوشش منبع برای تغییر نگرش و متقاعدکردن مردم میباشد و در یک نتیجهگیری، ویژگیهای تبلیغ را برحسب سه متغیر اطلاعات، ارتباطات و متقاعدگری به شرح زیر میتوان بیان کرد: کیفیت اطلاعات: محدود و معمولاً غیر مستند – چگونگی ارتباط: اصرار فراوان برای برقراری ارتباط با حداکثر استفاده از رسانه - کوششهای متقاعدگرانه: کوشش فراوان برای تغییر نگرش.
3-1- پیشینه تعریف تبلیغ به عنوان ارتباط متقاعدگرانه
تعریف تبلیغ به عنوان کوشش به منظور برقراری ارتباطات متقاعدگرانه 1) در برگیرنده همه انواع تبلیغ است. 2) فارغ از قید و بند موضوعی است که میتواند به آن اختصاص یابد (مانند تبلیغ دین، سیاست، بازرگانی و ...). این تعریف نشان میدهد که رابطه تبلیغ با حوزههای موضوعی تنها در حد موضوع است نه رابطهای در سطح مبانی نظری و فنون. از مزیتهای تعریف تبلیغ به عنوان ارتباط متقاعدگرانه، گشوده شدن راه کشف قانونمندیهای تبلیغ در قالب نظریهها، راهبردها و مدلهایی است که چگونگی عملکرد و تأثیر بخش آن را در هر قلمرو موضوعی تبیین میکنند. به منظور نشان دادن این حقیقت که ارتباط و متقاعدسازی دو فرایند بنیادی در هر فعالیت تبلیغی است، در اینجا مناسب است به دو تعریف مختلف و معتبر از آن، یکی در حوزه تبلیغات بازرگانی و دیگری به آنچه در جامعه ما به تبلیغات سیاسی شهرت دارد، بپردازیم و نشان دهیم که چگونه این دو مفهوم زیربنایی در همه تعریفهایی که در قلمروهای مختلف پرورش یافتهاند، حضور دارند. بووی در تعریف جامعی تبلیغ (رسانهای) را بدین گونه تعریف کرده است: در ارتباط قراردادن غیر حضوری اطلاعات درباره محصول، خدمات و فکر یا نظر که معمولاً در ازای پرداخت پول از سوی متولی مشخصی که مسئولیت آن را برعهده میگیرد، طی ارتباطی که معمولاً ماهیتی متقاعدگرانه دارد از رسانههای مختلف مطرح میشود. تعریف مورد توجه بعدی تعریفی است که پرتکانیز و ارونسون از قول ویدلی درباره اصطلاح سخن پراکنی مطرح کردهاند. براساس این تعریف سخن پراکنی عبارت است از طرح یک طرفه عقاید و دیدگاهها، به نحوی که مخاطب را به گونهای داوطلبانه و از روی اختیار به پذیرش آن بطلبد. چنان که گویی این اصلاً فکر و نظر خود او بوده است.
2- ویژگیهای تعریف تبلیغ به عنوان ارتباط متقاعدگرانه در قلمرو مطالعه و پژوهش
به طور خلاصه، تعریف تبلیغ به عنوان کوششی برای برقراری ارتباط متقاعدگرانه در بردارنده سه ویژگی مهم زیر است: 1- همه اشکال ارتباط رسانهای و غیر از آن را شامل میشود. 2- همه حوزههای موضوعی ممکن را دربرمیگیرد. 3- امکان مطالعه علمی متغیرها و فرایندهایی را فراهم میآورد که در قلمرو ارتباط رسانهای بر رفتار فردی و اجتماعی تأثیر گذارند. پژوهش در زمینه تبلیغ با مطالعه تأثیر همه متغیرهای ارتباطی و روان شناختیای سروکار دارد که بر متقاعدشدن موثرند. در واقع، امتیاز عمده در این تعریف، فراهم آمدن امکان مطالعه علمی تبلیغ در چهارچوب روشهای تجربی است. در این چهارچوب مطالعاتی نه تنها علل و چگونگی تأثیر یا عدم تأثیرگذاری کوششهای تبلیغی را میتوان مطالعه کرد، بلکه میتوان تأثیرات مستقیم یا تعاملی متغیرهایی از منبع، پیام، رسانه و مخاطب را پیشبینی کرد. چنین نگاهی به تبلیغ امکان مطالعه نظامدار و پیش بینی چگونگی روابط و تأثیرگذاری متغیرهای مختلف را بر ارتباط متقاعدگرانه، در چهارچوب فرضیههای علمی در قالب پرسشهایی، ممکن میکند. در نتیجه، مطالعات تبلیغ به روش علمی فراهم میشود. به عنوان نمونه، مطالعه رابطه میان اعتبار منبع (متغیر مستقل) و تغییر نگرش مخاطبان (متغیر وابسته) را میتوان در چهارچوب فرضیه زیر مطرح کرد؛ فرضیه: منبع متخصص نگرش مخاطبانی را که اطلاع چندانی از موضوع ندارند بهتر از مخاطبان آگاه به موضوع تغییر میمدیر عامل محترم کارخانه حلوا شکری سیمرغدهد.
اکنون با به کار گرفتن یک آزمایش ساده میتوان رابطه میان این دو متغیر را مطالعه کرد. طی چنین آزمایشی، احتمالاً میتوان نشان داد که حضور منبعی که از نشانههای تخصص برخوردار است، بیشتر میتواند نگرشهای آن دسته از افرادی را تحت تأثیر قرار دهد که آگاهی چندانی نسبت به موضوع ندارند. در اینجا به عنوان نمونه میتوان به این پیشنهادهای پژوهشی توجه کرد:
- مطالعه تأثیر تعاملی تخصص در مقایسه با جذابیت منبع (مانند نامزدی ریاست جمهوری) در میان نخبگان و عوام.
- مطالعه کارایی ویژگیها یا مولفههای مربوط به منبع در رسانههای چاپی، ویژگیهای مربوط به منبع در رسانههای مختلف چگونه تأثیری به جا میگذارند؟
- مطالعه رسانههای چاپی در مقایسه با تلویزیون، رسانههای چاپی در مقایسه با تلویزیون برای طرح چه موضوعهایی مناسبترند؟
با تشکر از خانم الهام کرامتی دانشجوی روابط عمومی مرکز علمی-کاربردی فرهنگ و هنر ۲ مشهد