اقتصاد ارتباطات حوزه اي در علم اقتصاد است که در دهه هاي اخير نه تنها در علم ارتباطات بلکه در علم اقتصاد اهميت خاص پيدا کرده است. اقتصاد ارتباطات حوزه نظري و عملي مطالعاتي در علم اقتصاد محسوب مي شود که در تمام انواع ارتباطات مورد توجه است. کتاب اقتصاد ارتباطات که توسط اليسون الکساندر و ديگران ويراستاري شده است در حقيقت به هدف نشان دادن جنبه هاي مختلف علم اقتصاد ارتباطات جديد و تغييراتي که در اين عرصه در حال گسترش است نگاشته شده است. کتاب در دو بخش کلي تنظيم شده است. بخش نخست تحت عنوان "ارزش و ساخت اقتصادي" شامل چهار فصل مي باشد: در فصل نخست، الکساندر خود مقدمه اي بر علم اقتصاد ارتباطات جديد نوشته است. در فصل دوم ، رابطه اقتصاد و قوانين ارتباطات که قدرت کنترل و تنظيم کنندگي بنگاه ها و روابط آنها را در بر مي گيرد مورد توجه قرار گرفته است. در فصل سوم ، نويسندگان مروري بر صنعت ارتباطات داشته اند تا ساختار اين صنعت و تغييرات جديد در آن را مورد بررسي قرار دهند. در فصل چهارم اين بخش، نيز مسائل اقتصاد ارتباطات بين المللي مورد بحث قرار گرفته است. در بخش دوم کتاب نيز نويسندگان مختلف در نه فصل مسائل نظري اقتصاد ارتباطات در بخش اول را در صنايع مختلف ارتباطات در عمل به آزمون گذاشته اند: در فصل 5 اقتصاد صنعت روزنامه ها ، در فصل 6 ، اقتصاد کتاب و مجلات علمي، در فصل 7 ، اقتصاد شبکه هاي تلويزيوني، در فصل 8 ، اقتصاد شبکه هاي کابلي ، در فصل 9 ، اقتصاد هاليوود و پيامدهاي پولي و مالي آن، در فصل 10 ، اقتصاد صنعت راديو، در فصل 12 ، اقتصاد صنعت آگهي و بالاخره در فصل 13 ، اقتصاد ارتباطات آن لاين و اينترنتي مورد بحث بوده است.
ويراستار کتاب در فصل نخست به اهميت اقتصاد ارتباطات در دوره جديد پرداخته است. ويراستار به درستي اين نکته را مورد بررسي قرار داده است که اقتصاد ارتباطات تاکنون تا اين حد مورد توجه قرار نگرفته است. اين مساله نمودهاي کاملا عيني دارد که در مقالات بخش دوم کتاب به کرات ذکر شده است. در سالهاي اخير بنگاه هاي عظيم ارتباطاتي که سالها بدون بديل و رقيب در صنايع مختلف ارتباطاتي به فعاليت پرداخته بودند به سرعت ناپديد شده و بنگاه هاي جديدي به سرعت ظهور کرده اند. به عبارت ديگر ، تغييرات موجود ساختاري بوده است. بطور مثال ، بنگاه هاي مختلفي در صنعت ضبط صدا که در گذشته فعاليت هاي پر منافعي داشته اند امروزه به دليل ظهور صنعت ارتباطات آن لاين با چالش هاي عظيمي روبرو هستند. در حاليکه ، صنايع ارتباطي مانند کتاب و مجلات علمي که به طور محدود فعاليت مي کردند به سبب ظهور صنعت ارتباطي آن لاين و فناوريهاي جديد رشد بيشتري پيدا کرده اند. بنابر اين ، تمامي صنايع ارتباطاتي به دليل تغييرات فناوري و سازماني وارد عرصه هاي جديدي شده اند ، در حاليکه که برخي نيز به دليل انعطاف پذيري در عرصه جهاني شدن اقتصاد از صحنه خارج شده اند.
اقتصاد ارتباطات در اصل حوزه اي است که رابطه اقتصاد و ارتباطات را مورد بررسي قرار مي دهد. در حاليکه علم ارتباطات به مسائل مختلفي مانند آزادي بيان، دسترسي به ارتباطات و اطلاعات، اثرات اجتماعي محتوي ارتباطات و اثرات فناوريهاي ارتباطي مي پردازد، تمامي اين جوانب که در علم ارتباطات تا اندازه با علم اقتصاد درگير است باعث اهميت و جذابيت اقتصاد ارتباطات شده است. به طور مثال با بر آمدن انسان مدرن باز انديش ، جنبه هايي از اقتصاد ارتباطات مانند صنعت آگهي با چالش در نظر گرفتن حق انتخاب مصرف کننده جديد و آگاهي افراد از يک طرف و معرفي يا ترغيب افراد به مصرف کالاها روبروست. اين مساله بحث هاي زيادي در حوزه عمل و نظر پديد آورده است.
اقتصاد ارتباطات همچنين به اين مساله اهميت مي دهد که چه چيزي توليد مي شود، فناوري و سازماندهي چگونه آن کالا را توليد مي کند، و چه کسي از آن توليد منتفع مي گردد. بطور مثال ، يک بنگاه اقتصادي براي دسته اي خاص چه چيزي را توليد مي کند، از چه وسايلي براي توليد آن کالا استفاده مي شود و فروش اين کالاها چه سودي براي افراد بنگاه و سهامداران و ذي نفعان دارد.
يکي از مهمترين جنبه هاي موثر بر تغييرات در اقتصاد ارتباطات جنبه حقوقي و تنظيم رابطه بين بنگاه ها از يک سو و بين مردم و بنگاه ها از سوي ديگر بوده است. در فصل دوم ، اين مساله مورد بحث قرار گرفته است. نويسندگان به تصويب قانون جامع ارتباطات راه دور در امريکا در سال 1996 اشاره مي کنند که تجديد نظر اساسي در قانون سال 1934 بوده است. با تصويب اين قانون تسلط و انحصاري که بنگاه هاي دولتي و فدرال امريکا تا دهه ها بر حوزه صنايع ارتباطات داشتند به پايان رسيد و عرصه وسيعي از رقابت از سطح صنايع ارتباطي نزديک گرفته تا ارتباطات راه دور بر روي بنگاه هاي مختلف گشوده شد. از سوي ديگر توجه قوانين جديد به مهمترين ويژگي علم ارتباطات مانند حق آزادي بيان، حق دسترسي به اطلاعات از طريق صنايع مختلف ارتباطاتي براي جلوگيري از عدم تقارن اطلاعاتي، منبع اصلي رانت هاي اقتصادي را در انواع صنايع ارتباطاتي کور کرد.
مساله ديگري که بر تغييرات ساختاري در اقتصاد ارتباطات تاثير گذاشته است ظهور اقتصاد جديد است. اين اقتصاد شماري ويژگي هاي منحصر بفرد دارد.
در اين اقتصاد علم و فناوريهاي نوين نقش مهمي بازي مي كنند. بهره و ري مانند توسعه مرحله اول سرمايه داري به نيروي كار و سرمايه وابسته نيست. بلكه فعاليت هاي پردازش اطلاعات نقش مهمي در توليد ناخالص ملي بازي مي كنند. در همين حال دگرگوني هاي سازماني شگرفي بوجود آمده اند تا سرعت تغييرات اقتصادي را جوابگو باشند. از جمله تغييرات در سازمان توليد و فعاليت اقتصادي، تخت شدن سلسه مراتب اقتصادي و پيدايش ساخت سازماني جديد در شرکتها تمامي بنگاه ها از جمله بنگاه هاي فعال در صنايع ارتباطي نيز در بر گرفته است. در اين مورد مي توان به نحوه فعاليت و سازماندهي در دو شركت گوگل و ماکروسافت توجه كرد. بنابراين، ويژگيهاي اقتصاد جديد را مي توان بدين ترتيب مورد اشاره قرار داد: 1) نياز اقتصاد امروز به مهارت ، 2) لذا روند بالارونده در سطوح مهارت، 3) رشد بخش هاي پوياي جهاني: مالي و رايانه و نرم افزار و ارتباطات دور و بيو تکنولوژي و بخش هاي ارتباطات، 4) ادغام بخش هاي توليدي بتدريج و برخي موارد به سرعت در فناوري اطلاعاتي، 5) عدم نياز به طي مراحل کلاسيک در توسعه، و 6) بي معنا شدن شاخص هاي توسعه صنعتي در اندازه گيري توسعه يافتگي. همينطور بر اساس نظريه کستلز مي توان گفت اقتصاد جديد اقتصادي است که 1) نشانه اش رشد جامعه اطلاعاتي ، رشد شبکه ها و يک اقتصاد شبکه اي ( NETWORK ECONOMY ) است، 2) اقتصاد جديد وابسته به ارتباطاتي است که گلوبال هستند، اين ارتباطات قطعا مربوط به سرمايه داري هستند، اما اقتصاد سرمايه داري امروز با نوع گذشته اش متفاوت است، 3) بسط سرمايه داري ديگر بر انديشه مارکس (طبقه کارگر يا توليد کالائي و ارزش اضافي کار) نيست، بلكه بسط سرمايه داري جديد بر پايه ارتباطات راه دور و کامپيوتر و ازدواج اين دو اساس توليد هستند. تمامي اين ويژگيها نشان مي دهند که اقتصاد ارتباطات خود از تغييرات فناوري بيشترين تاثير را پذيرفته است.
کتاب جنبه هاي مختلفي ديگري را نيز مورد بحث قرار داده است که مطالعه آن براي دانشجويان علم ارتباطات و خواننده علاقه مند به مسائل ارتباطات نکات مهم و مفيدي ارائه داده است. مطالعه اين کتاب را به دانشجويان و محققان و تاسيس درس اقتصاد ارتباطات را نيز براي رشته ارتباطات توصيه مي کنم.