عناصر وویژگی های تبلیغ
براساس تعاریف ارائه شده از تبلیغات بازرگانی ، و با توجه به زمینه های تبلیغ ، 4 عنصر اساسی و مجزا برای تحقق تبلیغ بازرگانی وجود دارد.
آگهی دهنده (فرستنده پیام)
آگهی (پیام)
وسایل نشرآگهی (وسیله ارسال پیام)
مخاطب آگهی (گیرنده پیام)
این 4 عنصر که در کنار یکدیگر پیام رسانی را معنی و مفهوم می بخشد ، یک تبلیغ بازرگانی را شکل می دهد
یک فقره آگهی که از پیامی مستدل ، خطی و منطقی برخوردار است ، دارای خصوصیاتی می باشد ، که از جمله آن ها سهولت است . همچنین ارائه ی تفکری نمایشی ساده و قابل فهم که ارتباط میان کلمات و تصویر نمایشی را تحقق نماید . صدا وتصویر ، ارتباط تنگاتنگی با هم دارند و یکدیگر را تقویت می کنند .
آگهی باید از خط داستانی یکپارچه ای برخوردارباشد . اگر روشی متداوم و منطقی در آگهی پی گیری شود ، درک وارتباط در آن ایجاد می شود . آگهی باید آغاز ، میانه و انجام داشته باشد و پیام نیز باید براحتی با ساختار روایتی آگهی سازگار باشد .
آگهی باید ساده و به دور از پیچیدگی ، مستقیم و آشکار و مانوس باشد .
آگهی باید با باورهای مردم و آنچه آنان از طبقه بندی یک محصول انتظار دارند منطبق بوده و برای مردم اهمیت قایل گردیده و براساس فرهنگ مصرف بااو پیوند برقرار کند .
یک آگهی خوب به جزئیات بیشتر توجه می کند ، وبه جای اینکه انرژی خود را صرف محتوا نماید به عواملی چون بازیگری ، ضمیمه پردازی و تزیینات صحنه توجه بیشتری می نماید.
از دیگر ویژگی های یک آگهی دوست داشتنی بودن آن است . از آنجایی که گرایش به آگهی و تجزیه محصولات تاثیر تعاملی بر هم دارند منطقی است که بگوییم مردم محصولاتی را دوست دارند که آگهی هایشان دوست داشتنی تر باشد . آگهی باید به همراه خود ، ارزش سرگرم کننده گی نیز داشته باشد . سرگرم سازی ، امری ساده است ، کافی است به شعور ، لطافت طبع و خصوصیات انسانی مصرف کننده احترام بگذاریم.
زبان تبلیغ
تبلیغ گر در تبلیغ یک کالا یا خدمت برای رسیدن به هدف خود ، در کنار بهره جستن از جاذبه های سمعی وبصری از تکنیک ها و سبک های تاثیرگذار در اقناع مخاطبان به عنوان یکی از روش های موثر در تبلیغ نیز بهره می جوید که آن زبان تبلیغ است . زیرا انتخاب نوع زبان برای انواع گونه های مختلف مخاطبان اقدامی حساس و قابل اهمیت از سوی کاگزار تبلیغ محسوب می شود .
در کار تبلیغی توجه به زبان مناسب مخاطب دارای اهمیت فوق العاده ای است شیوه ی بیان مطلب باید متناسب با فرهنگ اجتماعی وتوانایی های ذهنی مخاطبان هدف تنظیم شود . تبلیغی که مخاطب خردسال را هدف قرار می دهد با بیان تکنیکی متنایب با گروه مهندسی درتبلیغ کامپیوتر متفاوت است زیرا در فرهنگ هر جامعه لغات و استعاره های تبلیغی خاصی وجود دارد.
تبلیغ سینه خیز
اینکه به طور مستقیم نظر و عقیده ی خودرا به مشتری بروز ندهیم تبلیغات سینه خیز نامیده می شود و این یکی از ابعاد هنر تبلیغ است . در تبلیغات همواره با دو مشکل مواجه هستیم ، مشکل خودمان ومشکل مشتریانمان . مشکل خودمان یافتن راهی برای جذب مشتری است و مشکل مشتریانمان قبول واقعیت از جانب ماست.ما با خلاقیت در امر تبلیغ قادر خواهیم بود تا هر دومشکل را به راحتی حل کنیم . اگر به زبانی متمایز از آنچه که دیگران بدان تکلم می کنند با مشتری خود ارتباط برقرار کنیم ، قطعا در این مسابقه ی انتخاباتی برنده ی محبوب خواهیم بود.
تبلیغات پنهان
مفهوم تبلیغات پنهان یعنی اینکه تبلیغ کنندگان با استفاده از محرک های تبلیغاتی مخفی و غیر قابل شناسایی ، بتوانند برمطلوبیت یا حتی خرید کالایی تاثیر بگذارند و این یکی از افسانه های فرهنگ مردمی در قرن بیستم است.
ادعاهای اولیه درباره ی تاثیر تبلیغات پنهان آشکارا به دهه 1950 میلادی برمی گردد . طرفداران آن هیچ مدرک یا شاهدعلمی در این باب ارائه نکرده اند . اما با این وجود پنین چنین ادعاهایی این فرض را القا نموده که تبلیغ کنندگان از پیام های پنهان برای تحت تاثیر قراردادن افراد استفاده می کنند ، بدون آنکه اشخاص از آن آگاه باشند . به اعتقاد عمومی این خود داستانی بسیار جذاب و جالب است .
شاید جیمز ویکری ، اولین و مهمترین ادعا را در باب تاثیرات تبلیغات پنهان ارائه کرده است : آقای ویکری رییس شرکت تحقیقاتی انگیزشی است که نام او را برخود دارد . وی مدعی است که پیام های بازرگانی روی فیلمی انداخته می شود که به عنوان پوشش بسیار مختصری از نور عمل می کند . آن ها بسیار سریع هستند به حدی که نمی توانند به وسیله ی تماشاگر تشخیص داده شوند . آقای ویکری ، گزارش داد که اخیرا > آگهی تجاری نا پیداست < را در یک سالن نمایش فیلم ، واقع در نیوجرسی ، به نام فرت لی آزمایش کرده است . آزمایش فوق شش هفته طول کشید ، در این مدت ، حدود 45 هزار نفر در سالن حاضر شدند . در آن سالن نمایش ، دو پیام تبلیغاتی نشان داده شد ، که یکی از آن ها تماشاگر را مجبور به خوردن ذرت بوداده می کرد و دیگری این جمله را مطرح می کرد : کوکاکولا بنوشید . بنا به گفته ی آقای ویکری ، آگهی تجاری ناپیدا ، فروش ذرت بو داده را تا 57/5 درصد و فروش کوکا کولا را تا18/1 درصد افزایش داد .
تبلیغات نامرئی یا غیرآشکار
شیوه ای از تبلیغات غیر مستقیم است که آگهی دهنده پیام خود را در آن به گونه ای طراحی می کند که از حاشیه های پایین گستره ی شنوایی و بینایی مخاطبان بهره گیرد تا ضمیر ناخودآگاه آنها را متآثر سازد . دراین شیوه از شگرد های مختلف الکترونیکی و کامپیوتری وروان شناختی توام استفاده می شود .
حاشیه های پایین گستره شنوایی ، شدتی شامل صدایی با فرکانس حدود چند دسی بل که در شرایط معمولی شنیده نمی شود وحاشیه های پایین گستره ی شنوایی بسامدی شامل صداهای دارای بسامد کمتر از 20 هرتز است .
حاشیه های پایین گستره بینایی عمدتا شامل تشخیص ناخود آگاه صحنه های نمایشی گذرا در مدت زمان کوتاه است . چشم انسان صحنه های نمایشی را که مدت زمان آنها کمتر از حدود یک دوازدهم ثانیه باشد (مثلا یک بیستم ثانیه) نمی تواند تشخیص دهد .
طبق آئین نامه ی ساخت آگهی های رادیویی و تلویزیونی اداره ی کل بازرگانی صدا و سیما تبلیغات نا آشکار از طریق رادیو و تلویزیون ممنوع است.
گرافیک و تبلیغات مفهومی
تبلیغات علمی است آمیخته با علوم مختلفی مانند ، جامعه شناسی ، روانشناسی ، فلسفه و به ویژه هنر و بازاریابی ، و ... . همانطور که کاپرو از هنرمندان مشهور هنر مفهومی می گوید : همه چیز هنر است و هنر همه چیز . وی همچنین بین زندگی و هنر هیچ فاصله ای نمی بیند ، و زندگی را هنر و هنر را زندگی می داند .می توان همه چیز را تبلیغ وتبلیغ را همه چیز دانست و گستره ی تفکر درباره تبلیغات را چنان گسترش داد تا به تبلیغات پست مدرن که ادعا می کند که هر وسیله و رسانه و از هرگونه هنری (چه سنتی و چه مدرن چه کاربردی و غیر کاربردی) می توان برای تبلیغات استفاده ، نزدیک شد .
مشخصات اصلی گرافیک محیطی
گرافیک محیطی از کلیه علائم تابلو ها و چراغها شکل و رنگ و طرح خط و نوشتار بهره می گیرد و اگر با معبیار های درست به کار گرفته شوند ، فواید بسیار به همراه دارد از جمله :
· ارتباطهای اجتماعی مردم را تسهیل می کند
· به فعالیت اقتصادی سرعت می بخشد
· ایمنی و جریان ترافیک را بهبود می بخشد
· مردم را از امکاناتی که شهر در اختیارشان می گذرد آگاه می کند .
· جرائم حاصل از تشنجات عصبی مردم را کاهش می دهد
· به رفع نیازهای اجتماعی مردم با ایجاد ارتباط با محیط اطراف بوسیله مشخص کردن راهنمایی و اطلاع رسانی کمک می کند
· با ایجاد مناظر زیبای بصری در محیط به سلامت ذهنی مردم یاری می رساند.
در همین راستا بایستی متذکر شد که در عوامل اصلی بیان در گرافیک محیطی عبارتند از :
· پوستر
· علائم
· تابلو های بزرگراه ها
· تابلو های راهنمایی ورانندگی
· علائم نورانی (نئون)
· تبلیغات روی وسایل نقلیه
· طراحی محیطی پارک ها
· طراحی روبناها و رنگهای حاصل از آن ها
· طراحی محل های خدمات عمومی ایستگاه اتوبوس ، باجه های تلفن ، نیمکتها و ...
· طراحی محیطی مراکز فرهنگی وتفریحی
· طراحی حجم های تزئینی در میدانها و پارک ها
· تابلو های سردر فروشگاه ها ، مغازه ها ، سینما ها و کلیه سازمانها و موسسات دولتی وخصوصی
· انواع تابلو های تبلیغاتی مانند : بیل بورد ، چهاروجهی ، سه وجهی ، سه بعدی، و دیجیتال
گرافیک محیطی اعم از محیط های باز و بسته ، عرصه های گوناگون را در بر می گیرد که نقش عمده ی همه ی آن ها اطلاع رسانی می باشد . محیط های بسته ، شامل فضاهای داخلی کلیه ی ساختمان های اداری و تجاری ، مترو و ...
در محیط ها و فضاهای باز مثل پارکها ، خیابان ها ، معابرشهرواساسا کلیه ی فضاهای گسترده ی واقع در شهرها و محیط زندگی انسان ، طراحی هایی نظیر علایم هشدار دهنده ی کنار خیابان ها و مدخل پارک ها و بوستان ها ، تابلو های سردر فروشگاه ها ، طراحی ویترین های مغازه ها ، علایم راهنمایی و رانندگی تابلو های نام خیابان ها و کوچه ها .
وظیفه ی (گرافیک محیطی) این است که پیام مفیدی را منتقل کند و از منظر چشم ذهن را جلب نماید
از میان اهدافی که گرافیک محیطی مد نظر دارد ، هدف های کاربردی از بقیه مهمتر و در حقیقت در اولویت قراردارد . البته بعد از دستیابی به اهداف گوناگون کاربردی خود می یابد ، فرهنگ ساز نیز باشد .
رنگ ، نقش مهمی در یک طرح دارد ، و اولین وظیفه آن جلب توجه مخاطب است.
بیل بوردها باید در مکانهایی مورد استفاده قرار گیرد که فضای اطراف آن ها وسیع باشد . مانند بزرگراه ها که غالبا مخاطب با سرعت بیشتری از مقابل آن عبور می کند . بنابراین ساختار آن ها باید به گونه ای باشد که ارتباط لازم را بتواند به سرعت برقرار کند.
اولین اهمیتی که باید برای گرافیک محیطی قایل شویم ، همان برقراری ارتباط برای راهنمایی و اطلاع رسانی به مخاطب است و در دومین نقش وظیفه ی زیباسازی محیط را برعهده می گیرند زیرا انسان به طور ناخودآگاه خواهان زیبایی وتوازن و تعادل و آراستگی است و از زشتی و ناهنجاری دوری می جوید.
حضور در محیطی که همه ی اجزا و عنصر آن به طور صحیح در جای خود قرار گرفته باشند و رنگها در هنگامی و تضاد هر کدام به وظیفه ی خود به درستی عمل کنند برایهر انسانی لذت بخش است و روح خسته از کشاکش و مسایل روزمره زندگی اورا به آرامش دعوت می کند .
هنر مفهومی
هنر مفهومی ، دستاوردی از هنر مدرن است . بانیان آن گرایش مزبور را به هنرمندان آمریکایی – انگلیسی دهد 60 و70 همچون جوزف کاسوت ، لارنس وینر ، استنلی برون و ... مربوط می دانند . هر اثر هنری باید دارای مفهوم باشد مفهومی که فرای ظاهر و صورت اٍر بوده و ارائه ی معنا کند . اگر معنای اثر همان صورت ظاهری آن باشد فلسفه ی هنر مدرن آن را نمی پذیرد و به نوعی آن را کامل نمی داند . زیرا صورت نطفه ی طبیعت است و آن اثر ، تقلید از آن .
اولین تابلو های مغازه ها ، سر در فروشگاه ها و تابلوهای راهنمایی که به قصد اطلاع رسانی محض بدون خلاقیت و اندیشه ی هنری ساخته شده اند و تاریخی نامشخص ولی بسیار دورتر از تاریخ شروع گرایشات هنر مفهومی دارند ، نشان می دهد که گرافیک محیطی قدمتی بسیار دارد.
نقطه مشترک گرافیک محیطی و هنر مفهومی حضور مستمر مخاطب در اٍر است همانطور که در هنر مفهومی مخاطب به درک میرسد، قصدگرافیک محیطی در فضای حاضر نیز ایجاد سهولت در درک وی می باشد.
موثرترین اثر مفهومی و گرافیک محیطی در محیط اٍر برای حواس پنج گانه و حتی حس پیش بینی مخاطب راهکاری در نظر گرفته شده است تا به درک وی سرعت بخشد . در این محیط مخاطب می تواند نسبت به چیزی یا بلعکس حس ناپایداری ناامنی اشتها ، مسخ شدگی ، و ... نماید واین بستگی به نظرطراح و محیط تصمیم گیری دارد به عموان مثال در محیط کوچک طراح به قصد ایجاد جلوگیری از تجمع وشلوغی فضارا با استفاده از فرم های شکسته و رنگ های آشفته به قصد احساس ناپایداری می نمایاند یا در کنار یک رستوران با به کارگیری از رنگهای گرم محیط اشتهاآوری ایجاد می کند .
در گرافیک محیطی تلاش برای این است که با ایجاد فضایی هماهنگ سعی در سهولت زندگی اجتماعی و ارتقای فرهنگ جامعه گردد.
در هنر مفهومی سعی بر آن است که با کمترین امکانات و کمترین تغییر بیشترین تاثیر گذاری صورت گیرد .
دررابطه با تفاوت قابل تامل هنر مفهومی و گرافیک محیطی بایستی متذکر شد که اگر در هنر مفهومی ایده و مفهوم اولویت دارد ، در گرافیک محیطی سهولت وسرعت در درک توسط مخاطب از اهمیت والایی برخوردار است.
شاید یک اثر مفهومی برای مخاطبین مختلف ، درک متفاوتی ایجاد کند چه بسا که این درک –بسته به طرح آن – بسرعت و سهولت نیز صورت نگیرد ، ولی در گرافیک محیطی اندیشه ی طراح ، عمدتا با قصد اشتراک درک در تمام مخاطبین و در عین حال با قصد سرعت بخشیدن به رفتار آنها و ایجاد سهولت در صورت به نوعی کاربردی تر است.
یکی از اهداف عمده برای به کارگیری تصویر در فعالیت های تبلیغاتی ایجاد واکنش یا به تعبیر روان شناختی آن بر انگیختن پاسخ در میان مخاطبان است.
نقش تصاوير مفهومي در تبليغات
تصاویر مفهومی در تبلیغات ، 3نقش عمده را پی می گیرند:
اول- با شبیه سازی و به تصویر کشیدن صورت و اندام انسان یا هر چیزی دیگر که با انگیزه های بنیادی ارتباط دارند ، به برانگیختن هیجانات دامن می زنند.
دوم ، از هرچیزی که گویی محقق است یا واقعا اتفاق افتاده یک مدرک تصویری به ظاهر مستند به دست می دهند .
سوم ، در هر شرایط می توانند میان محصول و تصاویر یک نوع ارتباط ضمنی و پنهان برقرار کنند .
این سه کارکرد از ویژگی های اساسی رسانه های تصویری است که ماهیت زیربنایی تصاویر تبلیغاتی را پی ریزی کرده و آن را از زبان کلامی و گونه های دیگر ارتباط بشری متمایز می کند.
یکی از این طرح هاطبقه بندی سه مقوله ای است که توسط فیلسوف آمریکایی چارز سنذرز پیرز ابداع شده است و چنان است که امروزه رایجترین طبقه بندی در این زمینه به حساب می آید.
این طبقه بندی بتازگی از سوی علمای ارتباطات دال و بوهل جنسن و موریرتی مجددا مورد توجه قرار گرفت .
فیلسوف آمریکایی پیرس نیز یک طبقه بندی 3 مقوله ای دارد که شامل شمایل نمایه و نماد می شود . نشانه های شمایلی از روی برخی همانند ها و شباهت های موجود میان نشانه و موضوع آن تشخیص داده می شود . مثال روشن آن مدل کوچک ساخته شده از روی یک ساختمان است که در واقع نماینگر همان چیز واقعی بیرونی محسوب می گردد ، زیرا شکل ، وگاه رنگ –ولی نه اندازه های آن – درست مصداق بیرونی آن است .
نشانه های نمایه ای مقوله ی پیچیده ایست اما در اینجا بنا براهداف کنونی بحث یک تعریف نسبی کفایت خواهد شد . طبق تعریف فوق یک نشانه هنگامی نمایه ای به شمار میرود که توسط موضوع خود ایجاد شده باشد وبعبارتی به مثابه جای پای شیئی است که بوجود آن اشاره دارد . پیرس برای این نوع نشانه ها سوراخ گلوله را مثال زده است زیرا سوراخ گلوله نشان دهنده شلیک آن است .بالاخره از نظر پیرس سومین مقوله نشانه های نمادینی هستند که نه با موضوع خود شباهت دارند (همانند نشانه های شمایلی ) و نه معمول آن بشمار می روند (همانن نشانه های نمایه ای) بلکه اموری اختیاری هستند که به مرجع به کار گیرنده آن وابسته اند . کلمات نمونه بارز این گونه نشانه ها بشمار می روند .
خواص معنایی تصویر در تبلیغات
فیلم وعکس که نمایش دهنده ی جنبه هایی از واقعیت بیرونی هستند . مثال خوبی از نشانه های شمایلی بشمار می روند . در حقیقت ، اصطلاح (icon) از کلمه یونانی به معنی تصویر مشتق شده است . پیرس برای این اصطلاح از کلمه شباهت که در انگلیسی قرن 19 مفهوم تصویر را القا می کرد .استفاده کرده است . با این حال باید تاکید کرد که در طرح طبقه بندی پیرس ، هرنشانه ی شمالی در ظهور خود به این نیاز ندارد که با دقت تمام همه ی نکات ظاهری شیئی را به تصویر بکشد . برای نمونه خطی که روی یک نقشه جریان دارد ، رودخانه ای را نشان می دهد که در واقع نشانه ی شمایلی همان رودخانه ی واقعی به شمار می رود، گرچه چندان هم شبیه به یک رودخانه نباشد . مثلا رنگ آن ممکن است قرمز باشد به همین گونه نقاشی کودکان از یک آدمک را می توان یک نشانه ی شمایلی نامید ، و این تنها به خاطر این است که با ساختار اساسی بدن و پیکره ی کلی اندام انسان ، مطابقت می کند گرچه جزئیات واقعی از قلم افتاده باشد .
جمله (ترکیب گزاره ای) است ، بطوری که اجازه می دهد تا گوینده در اظهارات خود درباره بیان نوع رابطه میان دو یا چند متغیر وضوح و صراحت داشته باشد درحالی که در تصاویر دیداری عبارت ها وترکیب های بیانی چندان رسا و درخور نیستند که بتوانند با دقت و ظرافت لازم روابط را به روشنی بیان می کند با توجه به این که روابط زمانی و مکانی براحتی از طریق تصویر قابل بیان است اما ارتباطات تصویری استعداد و امکانات لازم و رسا برای بیان قیاس تضاد ها ادعاها و دیگر انواع قضایا را ندارد.
در مقایسه با تصویر دیگر اشکال ارتباطی مانند زبان کلامی ظرفیت و .. انعطاف لازم را برای بیان صریح و رساندن روابطی همچون قیاس علیت و دیگر انواع رابطه میان دو یا چند مفهوم پیام کمتر به ذهن مخاطب متبادر می کند.
چنان که در ادامه خواهد آمد همین عدم تعیین نسبی ترکیبهای عناصر تصویرنقش لصلیرا در فرایند متقاعد سازی دیداری بر عهده دارند . در حقیقت این نقص یا نارسایی ظاهری ترکیب تصویری هر متن تبلیغاتی نقطه قوتی برای آن محسوب می شود . به همین ترتیب وبنا برآنچه دنبال می کنیم . بی تناسب نیست که امتیاز ویژگی های نحوی ترکیبات عناصر دیداری تصویر را دقیقا همین نا متعین بودن آن بدانیم.
با برداشتهای شهودی به اضافه یافته های پژوهشی فراوان که درباره رابطه میان حس بینایی وبرانگیختگی های هیجانی به دست آمده است تبلیغ کنندگان می توانند پاسخ های فراوانی را در ما برانگیزندپاسخ هایی که دستیابی به آن به جز راه های تصویری میسر نیست . مانند احساس تمایل نسبت به تصویر که به نسبت به تصویر که به نحو جذاب نوع خاصی از لباسی را به نمایش درآورده یا حس احترام نسبت به تصویر چهره ی مردان عرصه ی سیاست که بزرگ و با عظمت بنظر می رسند ، یا احساس همدردی نسبت به ظاهر رقت بار گرسنگان قحطی زده .
نشانه های شمایلی این امکان را برای تبلیغ کنندگان فراهم ساخته است که بتوانند به طیف وسیعی از پاسخ های هیجانی دست یافته و واکنش های مورد انتظار را در میان مخاطبان بر انگیزند بطوری که بروز چنین پاسخ هایی را تنها باید در فهرست تاثیرات نافذ تبلیغات جستجو کرد.
نشانه های شمایلی تصاویر دیداری ، تنها اختصاص به محتوای آن ندارد بلکه همان طور که وجود افراد و اماکن به عنوان بارزترین عناصر شمایلی تصویر به شمار می روند ویژگی های صوری و سبکی مانند نمای دور یا نزدیک هم به نوبه خود می تواند با تجربه های دیداری متداول ما از دنیای اطرف روابط شمایلی برقرار کند . شمایلی بودن جنبه صوری تصویر در ارتباطات تصویری از توجه خاصی برخوردار است زیرا در مقایسه با محتوای تصویری که توجه بیشتری نسبت به خود جلب می کند ، هنگامی به تصویر نگاه می شود بسیاری از تماشاگران نسبت به«صورت»یا«سبک» آن کمتر هشیار هستند . بدین ترتیب با استفاده از این غفلت به گونه ای زیرکانه و غیر مستقیم می تواند از ویژگی صوری تصویر بمنظور القای مفهوم مورد نظر و برانگیختن واکنش مردم نسبت به آن بهره برداری کرد .
این جنبه از نشانه های شمایلی تصویر در تبلیغاتی مه در محتوای آن به انگیزه های جنسی توسل شده است نقش مهمی ایفا میکند.
نشانه های شمایلی تصاویر دیداری ، در تحولات کنونی دنیای تبلیغات جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده اند . امروزه تبلیغات بازرگانی معمولا چنان طراحی می شوند که در نقاطی ورای مرزها و سرزمین های یک کشور خاص قابل استفاده و بهره برداری بسند .سود آوری تبلیغات تلوزیونی به سهم خود موجب توسعه و فراگیر شدن خدمات وپوشش ماهواره ای در گوشه وکنار جهان شده است . فرا مرزی شدن اهداف تبلیغ کنندگان سبب شده که بر تبلیغات تصویری تاکید های بیشتری مبذول گردد . زیرا تصاویر با توجه به ویژگی های شمایلی خود فراگیرند و بسیار راحتتر از بیان های کلامی قادرند فرهنگ ها و سرزمین های مختلف را درنوردیده و منتشر گردند. همین فرض سبب شده است تا کسی که به کار گیری و استفاده از تصاویر دیداری علاقمند هستند از آن بمنظور افزایش تبادل و تفاهم میان فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها بهره برداری کنند.
دلالت نشانه های نمایه ای در تبلیغات
در چارچوب مفهوم سازی پیرس تمام تصاویری که در نتیجه ی مجموعه ای از خطوط و طرح ها تشکیل میشوند.علاوه بر نشانه های شمایلی دارای نشانه های نمایه ای نیز هستند بطورکلی هرجا که فیلم با عکس بتواند به عنوان شاهد و مدرک قابل استناد مطرح باشد . یا به منظور اثبات مدعای مضمون تبلیغ مورد استفاده قرار گیرد ، نشانه های نمایه ای تصویر بعنوان یک عنصر جداناپذیر و حساس درفرآیند متقاعدسازی دیداری به شمار خواهد رفت . استفاده از افراد معروف یا به ظاهر متخصص در برنامه های تبلیغاتی که معمولا بعنوان تاییدی بر مدعای بکار می روند ، نمونه ی ساده ای از آن به حساب می آید . گزاره هایکلام مانند این عبارت که فلان هنر پیشه ی معروف فلان محصول را می پسندد ، و از آن استفاده می کند یا تصویر نقاشی شده از همان هنرپیشه که آن محصول را در دست دارد.ممکن است شیوه ی موثری بر دستیابی به سلیقه و ذائقه ی هواداران او باشد . با این حال تصاویر(متحرک) ویدئویی هنرپیشه یمزبور با در دست داشتن آن محصول کاری می کند که کلام و طراحی و نقاشی هیچ کدام نمی توانند از عهده آن برآیند در واقع تهیه ی یک مدرک تصویری تاکید های آن هنر پیشه را از آن محصول مستند می سازد.
درتمام این موارد و نمونه های شبیه به آن ویژگی های ترکیبی عناصر دیداری در بعضیاز تصاویر تبلیغاتی با استفاده از فنون تداعی و فراخوانی های معنی دار غیر کلامی ممکن است این گونه جلوه داده شود که محصول معینی- حتی اگر چه بتازگی تولید شده باشد – در پهنه ی جامعه بسیار معروف و شناخته شده است . با وجود این در عین حالنوع تداعی هایی که در این موارد مطرح هستند ، چیزهایی نیستند که مردم بخواهند احتمالابه گونه ی علنی وآشکار مطرح کنند.
بدون شک ، پیشرفت و ترقی هدف مشترک همه ی افراد بشر است اما کوش های علنی و آشکار به منظوراظهار منیت اغلب بعنوان یک رفتار زشت و صفت ناپسند تلقی می شود نیز کوشش های صریح و آشکار برای نشان دادن تمایلات و توانمندی های منتسب به جوانی یا رفتارهایی که با سن و سال افراد مناسب ندارد ، ممکن است انزجار و عدم تایید عمومی روبرو شود.
درمواقعی از این دست ، تداعی های نهفته و نا آشکار که به گونه ای نا آگاهانه از طریق تبلیغ فراخوانی می شوند برای مصرف کنندگان محصولات تبلیغ شده این فرصت را ایجاد می کنند که ضمن پرهیز از عواقب ناخوشایند و سرزنش کننده از منافع این گونه تداعی ها و فراخوانی های ذهنی بهره مند شوند . بطور خلاصه ناآشکار و ضمنی بودن زبان تصویر این امکان را پدید می آورد که مزه ی شیرینی حس شده ، واز آن لذت برده شود.