جمعه چهارم شهریور ۱۳۹۰ | 5:42 | رضا رضائیان -
مفهوم امپریالیسم
تسلط سیاسی و اقتصادی کشوری بر کشور و سرزمین های دیگر که گاه با تسخیر خاک آن کشور به وسیلة قدرت نظامی توأم بوده و گاه به صورت استقرار حکومت های دست نشانده برای تأمین منافع سیاسی و اقتصادی کشور مسلط نمایان می شود. ( مگداف و کمپ )
تعریف فرهنگ:
فرهنگ
را
می توان به مجموع رفتارهای اکتسابی و ویژگی اعتقادی اعضای یک جامعه معین تعریف کرد.
کلمة اساسی و مهم در تعریف یاد شده، کلمة اکتسابی است که فرهنگ را از
رفتارهای برخاسته از
وراثت و ویژگی های زیستی متمایز می کند.
امپریالیسم فرهنگی
نظریه امپریالیسم فرهنگی میگوید ارزشها و باورهای جوامع قدرتمند
به گونهای استثمار گرانه بر جوامع ضعیف تحمیل میشود. واژه امپریالیسم فرهنگی،
نشان دهنده نوعی نفوذ اجتماعی است که از طریق آن کشوری، تصورات، ارزشها، معلومات
و هنجارهای رفتاری و نیز روشهای زندگی خود را به کشورهای دیگر تحمیل میکند. در
این مسیر، شرایطی پدید میآیند که شکلهای فریبندهتر و پنهانتر هجوم فرهنگ
سلطهجو را برتری میبخشد و ملی کردن سبکها و الگوها، که محور اصلی تولیدات
فرهنگی امپریالیستی را شکل میدهند، مورد توجه قرار میگیرد.
سه مورد مطالعات موردي :1. کره جنوبی:
ولتي يا دانشگاهي بودن نيمي از كاربران
اينترنت، آغاز خدمات اينترنتي از 1994 ، تصميم دولت مبني بر سانسور شبكه رايانهاي
داخلي، نگراني فزاينده از دسترسي آشكار به موضوعات جنسي و ساير اطلاعات مضر به
عنوان دليل سانسور، محافظه كارانه بودن بخشهايي از فرهنگ كره و نقش آن در شكلدهي
به سبك زندگي در كره برغم صنعتي شدن فزاينده آن در عرصههاي اقتصادي (دورة گذار
فرهنگي کره)برخي از انديشمندان و مقامات دولتي كره مدعياند كه اينترنت با
سايتهاي فراوانش- عمدتاً از مبدا كشور هاي غربي- محتواي زيانباري را در خود جاي
داده كه براي جايگزيني آن بايد اولويت را به فرهنگ سنتي داد.
2. فرانسه
فرانسه، اينترنت را آخرين و زيانبارترين شكل
امپرياليسم فرهنگي آمريكا مدار ميداند و معمولاً با واژههايي چون بيفايده,
پيچيده و ابزار ديگر امپرياليسم فرهنگي آمريكا آن را توصيف ميكند(همان). از نگاه
برخي تودهها حفظ هويت فرهنگي ملي مهمترين انگيزة كنترل و اداره محتواي اينترنت
است. سلاح
ترجيحي فرانسه عليه امپرياليسم فرهنگي، وضع تعرفة ورود محصولات فرهنگي غيراروپايي
(بخوانيد آمريكايي) است. ضمنا" قوانيني نيز براي حمايت از جايگاه زبان فرانسه
در چند سال اخير وضع شده زيرا حفظ خلوص و يكپارچگي زبان فرانسوي به عنوان يك عنصر
اساسي در حفظ هويت فرهنگي فرانسه به شمار ميآيد.
3 . سنگاپور
اينترنت ابتدا
به عنوان يک پروژة تحقيق و توسعه در دانشگاه ملي سنگاپور بکار گرفته و سپس در 1994
خصوصي شد. سنگاپور كشوري آسيايي است كه به ارزشهاي جدي سنتگرايي و وفاداري
خانوادگي را باور دارد و آنها را حفظ كرده است. ازاينرو هجوم ناگهاني هرزهنگاري و
ارائة سبكهاي مختلف زندگي جايگزين (غربي) را آشکارا براي نسل جوان مضر و آسيبزا
ميداند.
اينترنت
اينترنت, يكي از فناوريهاي نوين ارتباطي
است كه خيلي سريع, مورد پذيرش و كاربرد قرار گرفته
است. اينترنت هماكنون بيش از
چند صد ميليون نفر را در سراسر جهان گرد هم آورده كه روزانه چند
هزار نفر يا ثانيهاي حدود 2 نفر نيز به آن افزوده ميشوند.
موانع جاده ای فضای سایبر
1 . نخستین مانع توانایی مالی است که مانع از خرید رایانه شده و در
نبود رایانه افراد قادر به اتصال شبکه نیستند. بحث بعدی هزینه پرداخت اشتراک است
که مردم اکثر کشورهای جهان سوم قادر به تامین هزینه مالی آن نیستند در پی اتصال به
شبکه اینترنت هزینه تلفن که در کشورهای جهان سوم چندین برابر کشور های شمال است
مانع وصل شدن افراد به فضای سایبر می شود. در نتیجه شعار سطحی «دسترسی برابر» به
شبکه در مورد کشورهای جنوب واقعیت و کاربردی ندارد.
2 . دومین مانع نبود زیر ساخت یا ساختار اطلاعات
است در کشورهای کمتر توسعه یافته نیمی از مردم جهان دسترسی به تلفن برای صحبت کردن
با هم را ندارند چه برسد وصل شدن به شبکه سایبر.
3 . مانع سوم عامل جغرافیا است دور بودن مناطق روستایی از هم، هزینه
انتقال تلفن را برای بسیاری از کشورهای جهان سوم به یک بحران تبدیل کرده است.
4. مانع زبان پس از وصل به اینترنت با مانع بزرگتری روبرو می شویم
که آن زبان فضای سایبر است یعنی زبان انگلیسی. عامل زبان یک نفوذ استعماری دیگری است که باعث نابودی زبان مادری هر
کشور شده و افراد باید سر تعظیم در برابر زبان ارباب خود پایین بیاورند.
تبعات انتقال تکنولوژی از کشورهای توسعه یافته به کشورهای در
حال توسعه:
1-در وهله
اول صدور آسان فناوری غربی بوده است.
2-این فن آوری ها بیشتر سرمایه بر بوده تا کارگر محور.
3-موجب وابستگی به سرمایه، منابع، سلیقه ها و انتظارات خارجی شده
است.
4-عمدتاً توسط شرکت های فراملی، که بر این فن آوری کنترل پایدار
دارند صادر می شوند.
5-بیش از توده ها به منافع بخش های نخبه خدمت کرده است.
6- به خوداتکایی اقتصادی و همکاری در میان کشورهای در حال توسعه کمک
اندکی نموده است.
شش خواهران امپریالیستی
1) اِی او ال – تایم وارنر: این کمپانی عظیم بخش اصلی بازار فیلم،
شبکه سی ان ان (CNN)، اینترنت و رسانه
های چاپی را قبضه کرده و بزرگترین انحصار جهانی در زمینه رسانه ای است. این شرکت
بزرگ از ترکیب غول بزرگ و جدید "امریکن آن لاین" با غول سنتی رسانه ای
با نام "تایم وارنر" بوجود آمد
2) وایاکام: دومین شرکت بزرگ رسانه ای امریکاست که مالک شبکه های
تلویزیونی متعددی چون شبکه سراسری CBS
امریکا است. از دیگر دارایی های تاثیرگذار و بزرگ این شرکت می توان به شبکه
تلویزیونی (MTV) اشاره کرد که توسط
ماهواره های متعدد در سراسر جهان قابل مشاهده است و بخش بزرگی از صدور ارزشهای
امریکایی را در سراسر جهان بر عهده دارد. وایاکام، در عرصه صنعت سرگرم سازی و
محصولات خاص کودکان و نوجوانان پس از کمپانی دیزنی مقام دوم را در دنیا در اختیار
دارد
3) نیوز کورپوریشن: سومین شرکت رسانه ای بزرگ امریکا که علاوه بر
ایالات متحده در بسیاری از کشورهای جهان از جمله انگلیس، استرالیا، کانادا، هند،
هنگ کنگ، چین و ایتالیا نیز سرمایه گذاری های کلانی کرده و در هر جای دنیا صاحب
شبکه های رادیویی و تلویزیونی متعددی است.نیوز کورپوریشن یا نیوزکورپ متعلق به غول
ثروتمند رسانه ای جهان (روبرت مرداک) است که متأثر از اندیشه های فوق العاده راست
گرایانه (سرمایه داری امریکایی) است.
4) والت دیزنی: بزرگ ترین شرکت رسانه ای منحصرا سرگرم کننده
امریکا و جهان است که از لحاظ عظمت و درآمد مالی پس از نیوزکورپ قرار می گیرد. این
کمپانی که بسیاری با شنیدن نام آن بیاد کارتون های جذاب و ملودرام سینمایی و
تلویزیونی می افتند، مالک شبکه تلویزیونی _ ماهوارهای سراسر امریکا (ABC) است که نقش مؤثری در
انتشار اخبار و اطلاع رسانی مردم امریکا بر عهده دارد و طبق آمار سال 2000 کمیته
نظارت بر رسانه های تصویری امریکا، بیش از هشتادو سه درصد مردم امریکا و کانادا
اخبار و اطلاعات خود را از طریق این شبکه و بخش خبری آن، ای بی سی نیوز ، دریافت
می کنند.
5) برتلزمان: از بزرگ ترین شرکت های رسانه ای که سرمایه گذاران آن
امریکایی _ اروپایی هستند و حوزه نفوذ آن در اروپا بسیار قابل توجه است و سود دهی
بسیاری دارد، کمپانی برتلزمان است.احاطه و گستره نفوذ این کمپانی در خارج امریکا
در مقایسه با دیگر رسانه های امریکایی به حدی است که برخی آنرا یک کمپانی غیر
امریکایی قلمداد می کنند.
خواهران معروف RTL که مجموعه ای از شبکه
های رادیو و تلویزیونی و استودیوهای فیلم
سازی هستند، متعلق به این غول رسانه ای
اروپای _ امریکایی می باشند. برتلزمان همچنین
انتشارات (رندوم هاوس) را در اختیار
دارد که یکی از بزرگ ترین موسسه های انتشاراتی جهان
قلمداد می شود و سالانه میلیون
ها جلد کتاب در سرتاسر جهان منتشر می کند.
6)جنرال الکتریک: از قدیمی ترین شرکت های بزرگ امریکای است که
سابقه آن حتی به پیش
از اختراع رادیو و تلویزیون می رسد. این شرکت مالک شبکه های NBC و CNBC
است.جنرال الکتریک در
اوایل سال 2001 بخش هایی از شبکه های تلویزیونی خود را با
بخش هایی از شرکت عظیم
مایکروسافت ادغام کرد و نظارت و سرپرستی آنها را بر عهده
گرفت و همچنین بتازگی با
شرکت رسانه های (ویوندی یونیورسال)، صاحب کمپانی فیلم
سازی مشهور یونیورسال به
توافق رسیده است تا با بخش های بزرگی از این شرکت بزرگ
فرانسوی که از سه سال پیش
دچار مشکلات مالی فراوان شده است، ادغام شود
جهانی شدن فرهنگی :
اصطلاح جهانی شدن، گسترهای از مسائل را دربرمیگیرد و شاید نتوان
معنا و مفهوم
خاصی برای آن متصور شد. تنها وجهِ معنادار این فرایند، همانا
چندگونگی بازنمودها و
کثرت محتواهاست. پنداشتها دربارۀ جهانی شدن، اغلب از
تأثیرات علم و تکنولوژی
نشأت میگیرد. افزایش سرعت ارتباطات در نتیجۀ ارسال
ماهوارهای اطلاعات و رشد
خیرهکنندۀ سرعت، ظرفیت و قابلیت دسترسی کاربران
کامپیوتر به اینترنت از جمله
مواردیاند که آغاز جهانی شدن بدانها نسبت داده
میشود؛ برای مثال، از طریق
تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات، امکانی فراهم شده است تا
امور مالی بینالمللی به
شکل الکترونیک انجام شود. جهانی شدن را البته نمیتوان و
نباید فقط در چنین ابعادی
خلاصه کرد. گسترش این «انقلاب فرهنگیِ تحت هدایت امریکا»
به دورافتادهترین نقاط
جهان، به قصد یافتن مصرفکنندگان و مشتریان بیشتر برای
تولیدات و به طور کلی، تبلیغ
و اشاعۀ پیامهای فرهنگ مردمپسند امریکا انجام
میشود: تولیداتی مانند
کوکاکولا و
مکدونالد، پیامهای غولهای رسانهای مانند امتیوی (MTV)، سیانان (CNN)،
مایکروسافت و... .
ديدگاههايي درمورد اينترنت که معتقداست کاربرد امپرياليسم فرهنگي غيرعملي
وغيرضروري است :
1 . با اينترنت, هيچ قدرت متمرکز و واحدي وجود ندارد, برخلاف
تلويزيون, راديو و چاپ كه
توليد،
گزينش و انتشار اطلاعات در آنها توسط يك منبع با كنترل كامل انجام ميگيرد؛
اينترنت از
اين لحاظ کاملا" تمركززداست. درنتيجه باوجود آنکه اكثر وبسايتها
در آمريكا مستقرند اين
بمعناي بقاي امپرياليسم فرهنگي نيست.
2 . برخلاف بيشتر توليدات اطلاعرساني و تفريحي كه ابزار توليد آن
در تملك كمپانيهاي معدود ولي
بسيار قدرتمند است، در اينترنت هر كس يك ارتباطگر
بالقوه ايدههاست. اين تنوع ساختاربه معناي آن
است كه منبعي واحد و در نتيجه
يكسانسازي پيامها، وجود ندارد. توان نشرفقط يك فرصت نظري
نيست و اينترنت امکان
برقراري ارتباط را برخلاف مدل ارتباطي «يک فرد با جمع بصورت «همه با
همه» با گذر از يك مرز
ورودي نسبتاً كوتاه فراهم ميکند (سلن، 1996)
3 .اينترنت به مردم امكان ميدهد بدون هرگونه دغدغة جغرافيايي، در
فرهنگ بومي خود سهيم
باشند. ما نيز همچون شهروندان کشورهاي ديگر كه به اينترنت
متصلاند, اينترنت را وسيلهاي جهت
حفظ و تجليل از فرهنگ ميدانيم (براون؛ 1996)
4 . گيرندگان يا بينندگان پيامها، منفعل نيستند. آنها فعالانه
اطلاعات و سرگرميها را جستجو ميكنند
و نهايتا" اطلاعات موردنيازشان را از
اينترنت بيرون ميکشند نه اينکه اطلاعات، خود را به آنها
تحميل کنند.
5 . همساني زباني و همساني فرهنگي در اينترنت اجتنابناپذير نيست.
زيرا اينترنت بيش از آنكه
عامل امپرياليسم فرهنگي باشد ميتواند به نوعي حافظ
پديده تنوع فرهنگي نيز به شمار آيد.
6 . افزون بر اينها، كاربران هيچ اجباري براي ورود به ديگ جوشان
جهاني و پذيرش سلطه فرهنگ
عام ندارند. ضمنا" منعي وجود ندارد که اتاقهاي
گفتگوي يا گروههاي خبري به زبانهاي ديگر ايجاد
شود.... اگرچه زبان انگليسي در
اينترنت, غالب است اما شرکتهاي نرمافزاري نيز نبايد از بازارهاي
خارجي بزرگي دیگر
چشمپوشي کنند. البته, اينترنت آنقدر كه براي
انگليسيزبانها مفيد و کاراست
براي ساير زبانها قابليت استفاده ندارد اما امكانات
استفاده کاربران ساير زبانها نيز به تدريج در حال
ايجاد است (هرشلاگ، 1996)