تسلط بر افکار عمومی همواره به عنوان آرمان سیاستمداران مطرح بوده و برای نیل به این هدف، دولت ها از راهکارهای متعددی بهره گرفتند تا بتوانند موقعیت خود را تحکیم بخشیده و همچنان بر سریر قدرت باقی بمانند. در این میان ابزارهای متعددی وجود دارد که می تواند قدرتمندان را یاری دهد.
مهمترین راهکار برای در اختیار گرفتن افکار عمومی، تسلط بر ابزار رسانه است و در این میان هیچ تردیدی وجود ندارد کما اینکه دولت ها با بهره گیری مناسب از این ابزار توانستند اهداف خود را بدون هیچ مقاومتی برای مردم تبیین کرده و آن را به اولویت اول مردم تبدیل کنند همچنانکه رسانه ملی توانست حق برخوردای ایران از
انرژی هسته ای را به مردم تفهیم کند و یک اراده ملی را به وجود بیاورد.
رسانه ها در کشورها به عنوان رکن چهارم دموکراسی در بسیاری از موارد می توانند نقش خود را به فراموشی سپرده و اهداف دیکته شده را دنبال کنند. به ترتیبی که در جریان پرونده ویکی لیکس در یک پروژه تعریف شده پافشاری بر افشاگری های صورت گرفته کمرنگ شد و با هدایت های صورت گرفته، جریان شکایت دو خانم از جولیا آسانژ به اتهام آزار جنسی به اولویت نخست تبدیل شد و این کار از طریق برجسته سازی صورت گرفت که یک موضوع جانبی با قدرت رسانه به موضوع نخست و موضوع مهم افشاگری به اولویت دست چندم تبدیل شد که همانا به صورت آشکار نشان می دهد که قدرتمندان چگونه می توانند رسانه را در اختیار بگیرند و افکار عمومی را هدایت کنند.
بنابراين کساني که اثر و تأثيرگذاري بالاتري در اين فرهنگ داشته باشند مي توانند در شکل دهي فرهنگ عمومي موفق تر باشند. اثر در فرهنگ عمومي با استفاده از ابزارهايي است که آن ابزارها امکان اين تأثيرگذاري را معين مي کند مطبوعات به عنوان يکي از ابزارها و صدا و سيما به عنوان يک ابزار ديگر در اين راستا مطرح است .
و چون نفوذ حضور نحوه بيان و شکل انتقال پيام در رسانه صدا و سيما به طرز ويژه اي است که مخاطب را مي تواند با انواع و اقسام شگردها و روش هايي که در آن هست به خود جلب کند اين رسانه مي تواند در نحوه تغيير دگرگوني در فرهنگ عمومي پرنفوذترين و موثرترين عامل باشد .
براي اين که همه اين امور به نحو احسن شکل بگيرد مي بايست در عرصه ملي و در عرصه رقابتي فرهنگ عمومي داراي اهداف معين و مشخص بوده و منطبق با آن اهداف که اهداف کلان نظام است پيام را انتخاب و به نحو احسن منتقل شود. در رسانه منطبق با اين امر يعني با توجه به وابستگي رسانه با کليت نظام و به عنوان ابزاري در جهت محقق کردن اهداف نظام تعيين هدف مي شود.
اهدافي را که ما به عنوان اهداف اصلي در رسانه به عهده داريم و منطبق با آن برنامه سازي و انتقال پيام مي کنيم عبارتند از :
تبيين و تعميق باورهاي ديني
يعني حکومت جمهوري اسلامي به عنوان يک حکومت ديني و ارزشي در جهت پياده کردن احکام الهي در امور جاري اجتماعي و فردي يکي از وظايفش اين است که در تبيين و تعميق باورهاي ديني مردم گام هاي بلندي بردارد .
بينش سياسي عمومي جامعه
هدف ديگر اين است که بينش سياسي عمومي جامعه که هر روز در معرض قضاوت هاي سياسي و انتخاب هاي مختلف است تعميق و گسترش يابد.
وحدت ملي
بحث بعدي به عنوان يکي از محورهاي مهم رسانه اي بحث وحدت ملي در چارچوب جغرافياي سياسي کشور است . در کشورهايي که مرکب از اجزاي به هم پيوسته اي متفاوت از نظر منطقه اي نژادي و دين و اعتقادي است اگر در جهت تثبيت همگرايي و تقويت محورها و مولفه هايي که مي توانند نهايتاً منجر به همگرايي بشوند تلاش نشود يقيناً به طرف واگرايي و گريز از مرکز به وسيله مناطق خواهد رف . اين قوانين و قانونمندي هم در زمان مشروطيت و هم در مسير تاريخ معاصر و هم بعد از انقلاب تجزيه شده است . هر وقت در حاکميت مرکزي مولفه ها و محورهاي وحدت دچار اشکال بشوند مناطق به طرف واگرايي پيش خواهند رفت . پس به عنوان يک اصل و هدف اين موضوع در رسانه مورد توجه بوده و هست .
توسعه کلي
در رسانه چهار روش و يا چهار رويکرد براي ارايه برنامه ها وجود دارد که موضوعات را در قالب آن اهداف در داخل اين چهار رويکرد به مردم ارايه مي کند. يکي از روش ها بحث اطلاع رساني است که مجموعهاي از مطالب علمي و آموزشي و مسايل ارشادي و تربيتي در قالب اطلاع رساني عرصه و برخي از پيام ها به عنوان اوقات فراغت و سرگرمي ارايه مي شود. يعني هر چهار جنبه موضوع از اين جهت
که مخاطبين نيازمند اين موضوعات و مطالب هستند مورد توجه بوده است .
رسانه صدا و سيما علاوه بر آن دو رويکرد با چهار رويکرد اصلي و بيش از 80 موضوع مختلف روبرو است يعني علاوه بر اين که بايد اوقات فراغت را پر کند بايد بحث آموزش و ارشاد را به عهده داشته باشد.
اين حجم انبوه فعاليت حداقل در بعد پخش در انحصار کامل در بعد توليد به خاطر عدم اتکاء به نيروهاي بيرون از رسانه از سال هاي 1330 به بعد اين فرصت براي عموم جامعه به عنوان هنرمندان و کساني که مي توانند در رسانه موثر باشند فراهم نشده است . يعني تقويت حرفه اي در بيرون صورت نگرفته است .
مثلاً در شبکه هاي تلويزيوني شبکه 1 را به عنوان هويت مخاطب عام شبکه 2 را به عنوان يک هويت آموزش و علمي با مخاطبين خاص شبکه 3 را با توجه به حجم انبوه جوانان و طبقه سني جوان به عنوان يک شبکه جوان و شبکه 4 را به عنوان شبکه خاص و مسايل آموزشي و علمي و تقريباً نخبه گرايي تعريف کرده است و در درايو هم همين تقسيم بندي ها صورت گرفته است . راديوي 1 سراسر به عنوان مخاطبين صورت گرفته است .
اين رسانه با حجم عظيمي از ساخت و توليد برنامه معادل 160 هزار ساعت در طي سال و 5 شبکه تلويزيوني 5 شبکه راديويي به اضافه شبکه جام جم که به عنوان شبکه بين الملل عمل مي کند به اضافه 27 راديو به زبان هاي خارجي که در برون مرزي پاسخ نيازهاي خارج از مرز را مي دهد و چهار شبکه تلويزيوني منطقه اي که براي مناطق خارج از ايران با توجه به دگرگوني مخاطبان تخصيص داده است قادر نيست به تمام نيازهاي مخاطبين پاسخ بدهد چرا ؟ چون حجم نياز مخاطبين در طيف هاي مختلفي واقع شده اند که اين طيف ها در بعضي از موارد به خاطر ارزش هاي حاکم و نظارت ها و دقت هايي که در رعايت مسايل در بعد شرعي و در بعد عرفي دارد از آن حريم ها بيرون مي روند. مثلاً بحث موسيقي . به عنوان يک موضوع وقتي به موسيقي در رسانه نگاه مي کنيم. از طيف صفر تا 100 اگر در نظر بگيريم . حدود 5 و 6 درصد تا 10درصدي در طيف پايين واقع مي شوند که موسيقي هايي که در صدا و سيما مطرح مي شود را موسيقي هايي مي دانند که گوش دادن به آن حداقل دچار شبهه است .
البته صدا و سيما با روشهاي مختلف نظرسنجي ها با برقراري ارتباطات تحليل محتوا درصدد است که بتوانند نهايتاً در يک طيفي حرکت بکند که به نيازهاي مختلف پاسخ مثبت بدهد. اما واقعاً قادر به پاسخ گويي نيست يعني هر کس ادعا بکند که مي تواند در صدا و سيما بنشيند و برنامه ريزي رسانه اي بکند و نهايتاً تمام جامعه را جلب بکند امري است بسيار محال مگر اين که صدا و سيما از نظر ساختار و از نظر مجوزهاي قانوني شکل بگيرد که بتواند به همه جامعه در همه شرايط به وسيله ايجاد رقابت و خارج شده از انحصار جواب بدهد .
چون مردم تصور درستي از ارتباط و شناخت رسانه ندارند توقعشان توقعي است که نمي شود در زمان کوتاهي جواب داد. يکي ديگر از اشکالاتي که هست فرهنگ استفاده از اين رسانه است . حجم بزرگي از ايرادهايي که در رسانه است واقعاً وقتي بررسي مي شود اصلاً وارد نيست. مثلاً افراد 40 و 50 ساله داريم که به برنامه هاي کودک اعتراض دارند و مي گويند خوب نيست . در حالي که اين برنامه براي سنين بين 5 تا 14 و 15 ساله است .
به هر حال اين رسانه به عنوان يک رسانه بسيار مهم و به عنوان يکي از ابزارهاي مهم تأثيرگذاري بر فرهنگ عمومي وقتي موثر است که بتواند با مخاطبينش منطبق با نيازهاي آنها و با روش هاي درست و مورد قبول برنامه را ارايه کند. صدا و سيما براي اين که بتواند مخاطب را خوب بشناسد و بتواند مسايل را خوب به مخاطبين منتقل کند با کمبود امکانات در عرصه تخصص مطالب و تحقيق روبرو است .
در بعد فرهنگي سياسي و اقتصادي رسانه صدا و سيما به عنوان يک ابزار مي تواند اين تضادها را در درون توسعه به تعادل برساند.
مهمترین وظایفی که رساهنه ی صدا و سیما و به طور کلی رسانه ها بر عهده دارند:
الف) رسانه و اعتمادسازی؛
اعتماد سازی در زمینه سیاست های کلی یک جامعه و نظام یکی از وظایف و نقش های مهم رسانه است. رسانه از این طریق می تواند در ترسیم اهداف، اولویت ها و تبیین برنامه ها و همچنین بسیج نیروهای جامعه نقشی بسزا داشته باشد. با این امر اجرای برنامه ها با آگاهی کامل مردم و همراهی عمومی ایشان با کمترین مشکل و درگیری ها قابل انجام خواهد بود.
ب) رسانه و انعکاس واقعیت ها ؛
انعکاس واقعیت های اقتصادی و اجتماعی بدون تردید یکی از ملزومات فعالیت های رسانه یی است. در این امر رسانه باید به هیچ وجه جانب گروه ها و نهادهای خاص و مختلف را نگیرد و برای هر دو سوی جریان یعنی مخالفان و موافقان فرصت کافی برای اظهار نظر و اعلام نظرات خود را در نظر بگیرد.
ج- رسانه و نقد سازنده ؛
نگاه واقع بینانه به مسائل جامعه و به خصوص مسائل اجتماعی اقتصادی خود یک نقد سازنده است. مطمئناً اگر رسانه یی بتواند نقش خود را در انعکاس بدون کم و کاست و واقعی یک اتفاق و ماجرای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی رعایت کند خود گام مهمی در ایجاد و شکل دهی افکار عمومی برای نقد مسائل برداشته است. د- رسانه و پیش بینی بحران؛ یک رسانه زمانی موفق تر از بقیه رسانه های همطراز خود خواهد بود که بتواند قبل از هر کس بحران های پیش روی حیطه های مد نظر خود را تشخیص دهد، تحلیل، پیش بینی و برای برخورد با آنان و تغییر جریان آن ارائه راهکار و طرح های جدید ارائه کند.
ه- رسانه و اعتبار؛
هر رسانه یی برای اعتبار بخشیدن به خود ناچار است اصول اولیه خبر که شامل شهرت، فراوانی، مجاورت، درستی و صحت، تازگی و دربرگیری می شود را رعایت کند.
توجه به درستی و صحت اخبار و اهمیت آنها همراه با تازگی و سرعتی که در انتشار آن باید در نظر گرفت، نقش مهمی را در ایجاد اعتبار برای رسانه ایفا می کند.
و- رسانه و تبلیغات ؛
یکی از عناصری که برای ماندگاری و پویایی رسانه می تواند نقش موثری داشته باشد تبلیغات در این عرصه است .
در عین حال نباید از نظر دور داشت که در تبلیغات گذشته از انتقال پیام از پیام دهنده به پیام گیرنده که در حقیقت حرکتی آموزشی است مساله تعمیق پیام در جامعه پیام گیرندگان و در نتیجه بسیج افکار عمومی نیز مطرح است.
ی- رسانه و افکارسنجی ؛
یکی از مهم ترین ابزارهایی که یک رسانه می تواند با استفاده از آن عکس العمل طرف های مخاطب را درخصوص موضوعات گوناگون بسنجد ، سنجش افکار عمومی از طرق گوناگون مانند تهیه پرسشنامه، مصاحبه، دریافت نظرات و انتقادات و... است. این راه رسانه را در رفع مشکلات و توجه بیشتر به نقاط قوت یاری می کند.
بنابراین یک رسانه باید مخاطب را به فکر وادارد؛ مبدع ایده های جدید در حیطه های گوناگون باشد؛ محلی برای نقد و اظهار نظرهای دلسوزانه و عملی باشد؛ با درج مطالب پژوهشی و آموزشی در بالابردن سطح علمی جامعه موثر باشد؛ میزگردهای غنی رسانه یی درخصوص موضوعات هدف برگزار کند؛ به چالش ها و مشکلات و راهکارهای قابل انجام بپردازد و بحران های پیش رو را پیش بینی کند؛ واقعیات را به دور از هرگونه جانبداری بیان کند؛ با انجام موارد فوق به عنوان یک بازوی توانمند سیستمی در جامعه و در کنار نظام ایفای نقش کند.