پنجشنبه سوم شهریور ۱۳۹۰ | 4:34 | رضا رضائیان -
اینترنت (رسانههای جدید )و بحران در ارتباطات اطلاعات میتواند عامل مهمی برای موثرتر کردن برنامه مدیریت بحران باشد. یکی از منابع کسب و نشر اطلاعات در جهان امروز اینترنت است. در جهان هر روز به تعداد ستادهاي مقابله با بحران كه از اينترنت به عنوان يكي از كانال هاي ارتباطي خود با مردم استفاده میكنند افزوده میشود . اما تا كنون سازمانهاي كمي توانستهاند از طريق اينترنت نظام ارتباطات بحران كارآمدي ايجاد كنند (پري و ديگران،2003)؛ با اين وجود نبايد از امكانات اينترنت و وضعيت فوق العاده آن در ايران غافل شد. بسياري از روشهاي قديمي ارتباطات بحران مثل نامهنگاري، كنفرانس مطبوعاتي، خط تلفن آزاد و . . . میتوانند در صورت وجود زیرساختهای اينترنتي مناسب، ازطريق يك وبسايت اينترنتي انجام شوند. البته نبايد فراموش كرد كه نوع بحران هم به خودي خود مهم است. به عنوان مثال در بحراني مثل قطع سراسري برق، كه خود شبكه اینترنت را تهديد میكند، استفاده از اينترنت براي ارائه اطلاعات به كساني كه در معرض بحران قرار دارند، مساله برانگيز است. در بدترین مورد، اینترنت خود به عامل بحران تبدیل میشود. هنگامی که شبکه اینترنت چه به صورت عمدی و چه به صورت غیر عمدی هک شده یا در دام تروریسم سایبر بیفتد، به عامل بحران تبدیل میشود . ارتباطات بحران ارتباطات بحران يك اقدام كوتاه مدت ارتباطي يا انتقال يك سويه اطلاعات از ستاد مديريت بحران به مردم نيست. ارتباطات بحران يك فرآيند پيچيده و بلند مدت ارتباطي ميان تمام افراد درگير در بحران است كه كارآيي خود را در هنگام بحران نشان میدهد. گاهي ارتباطات بحران بيش از هر عامل ديگري بر روند بحران تاثير میگذارد. بررسی بحرانهای مقطعی در کشورهای جهان سوم –به خصوص ایران- نشان میدهد که ارتباطات در اشکال مختلف خود به عنوان عامل تسریع بخش و شتاب آفرین عمل نموده است. حتی به تعبیری میتوان گفت انقلاب ايران با پخش پيام انقلاب از راديو سراسري پيروز شد (بهنود، 1378) و شكست عراق با پخش تصاوير سقوط مجسه صدام براي مردم جهان مسجل شد انواع بحران در ارتباطات 1. شايعه و مقابله با آن شايعه يكي از مهمترين منابع تحريف در حين بحران است. تيم ارتباطات بحران بايد سعي كند از بروز شايعه در جامعه جلوگيري كند. در حالي كه انتقال شايعه از راه مجراهاي غير رسمي صورت میگيرد، خود شايعه محصول آگاهي- اطلاعات ناكافي از مجراهاي رسمي است. پس از وقوع بحران، ارتباط سريع و مناسب میتواند راه شايعات و گمانه زنيها را ببندد. سي دقيقه اول هر بحران (از نوع سريع آن، مثل يك حادثه تيراندازي در مدرسه) براي ارتباطگر بحران بسيار مهم است. شريواستاوا (1987) معتقد است كارورز ارتباطات بحران بايد منابع تحريف را پيدا و خنثي كند. كومبز و هولادي (2002) خود شايعه را هم يك بحران میدانند كه در حين بحران اصلي پيش میآيد و معتقدند ارتباطگر بحران بايد از ايجاد شايعه جلوگيري كند. 2. جنگ اطلاعاتي جنگ اطلاعاتي هر اقدامي است كه براي انكار، سوء استفاده، تحريف يا تخريب اطلاعات و يا كاركردهايدشمن انجام مي شوند، همچنين عمليات حفاظت از خود در برابر اين گونه اقدامات و بهره برداري از عملياتاطلاعاتي خودي را شامل مي شود. در واقع جنگ اطلاعات، به معني نزاع بين دو يا چند دشمن براي كنترلفضاي اطلاعاتي محسوب مي شود. جنگ اطلاعات از ويژگي هاي خاصي برخوردار است كه از جمله مي توان به مواردي همچون: به كارگيريتعداد نيروهاي اندك، خاموش بودن و استفاده از تجهيزات پيشرفته اشاره كرد. چنين جنگي مي تواند بصورتذيل انجام پذيرد . كاشتن مين هاي اطلاعاتي- شناسايي اطلاعاتي- تغيير در شبكه هاي اطلاعاتي- رها كردن بمب هاي اطلاعاتي حذف كردن اطلاعات زائد خودي- انتشار شايعات- استفاده از ترفندهاي اطلاعاتي-سازمان دهي دفاع اطلاعاتي پخش اطلاعات كپي شده- تاسيس پايگاه هاي جاسوسي شبكه اي جنگ اطلاعات هر نوع رسانه اي از قبيل، شبكه هاي مخابراتي، شبكه هاي كامپيوتري، وسائل ذخيرهمغناطيسي، ابزارهاي نوشتاري و پخش گسترده را در بر گرفته و دامنة آن مواردي چون جرايم كامپيوتري،تروريسم، امنيت ملي و حقوقي فرد را شامل مي شود. تروريست ها، سيستم اقتصادي، اجتماعي، نظامي وسياسي را مورد هدف قرار مي دهند. عکس العمل در برابر بحران ارتباطات در مورد اينكه يك سازمان يا نهاد در مقابل بحران بايد چه موضعي اتخاذ كند، نظريات زيادي مطرح شده است. هوانگ (2006) معتقد است نهادهاي مسئول در بحران معمولاً يكي از چهار راهبرد زير را اتخاذ میكنند: 1- انكار: نهادهاي مسوول وقوع حادثه يا دخالت نهاد خود در حادثه را انكار میكنند. 2- شانه خالي كردن: نهادهاي مسوول ادعا میكنند كه مسوول حادثه رخ داده و عوارض آن نيستند چرا كه عواملي در حادثه دخيل بودهاند كه از كنترل اين نهاد خارج بودهاند. 3- توجيه: نهادهاي مسوول، مسووليت خود در حادثه را میپذيرند اما میگويند استدلالهاي منتقدان نامتناسب است. 4- تسليم: نهادهاي مسوول میپذيرند كه حادثه روي داده و خود را عامل حادثه و عوارض آن میدانند و به استدلالهاي منتقدان تن در میدهند. کارورزان بحران باید بلافاصله بعد از ظهور بحران وارد عمل شده و با دقت یکی از راهبردهای گفته شده را اتخاذ کنند. در اینجا راهبردی که انتخاب میشود، بسیار مهم است؛ چرا که چگونگی کار با بحران را تا آخر زمان بحران تعیین میکند. لي (2004) معتقد است چنين راهبردهايي هرچند براي هر نهاد مقابله با بحران لازم هستند اما كار كارورزان ارتباطات بحران با انتخاب يكي از اين راهبردها به پايان نمي رسد. آنها بايد پس از انتخاب يكي از اين راهبردها، به ويژگيهاي مخاطب هم توجه كنند و مخاطب محور باشند. در واقع از نظر او براي چگونگي اتخاذ يك راهبرد كلي هم بايد راهبرد وجود داشته باشد. هر كدام از راهبردهاي فوق كه توسط كارورزان ارتباطي انتخاب شود، میتواند نقش زيادي در موفقيت يا شكست تيم بحران داشته باشد. در گذشته راهبرد دولتها در برخورد با بحرانهای اجتماعی گسترده، بر فرافکنی و متهم کردن گروههای «دیگر» به تحریکهای ضد دولتی و ضد امنیتی مبتنی بود. تجارب نشان میدهند که این نوع واکنشها، مخصوصاً زمانی که وجهه تکراری به خود بگیرند، از خود آثار منفی به جای میگذارند. انکار و شانه خالی کردن باعث بدبینی بیشتر شده و شایعات بیشتری را دامن میزند. ارتباطگر بايد دقيقاً در مورد آنچه عموم میتوانند در فرآيند حل بحران انجام دهند توضيح دهد (آرميستيد،1996). در بحرانهای طبیعی گاهي لازم است كه مردم وارد عمل شده و به حادثه ديدگان كمك كنند. در چنين شرايطي ارتباطگر بحران بايد دقيقاً مشخص كند چه گروهي از مردم، چگونه، كي و كجا بايد حاضر شوند و دقيقاً چه اقدامي انجام دهند. در شرايط ديگر ممكن است لازم شود براي جلوگيري از هرج و مرج واختلال در امداد رساني، مردم اصلاً وارد ماجرا نشوند. در اين شرايط ارتباطگر اين مساله را با مردم در ميان گذاشته ودلايل خود را بطور روشن بامردم در ميان گذارد. امنيت فناوري اطلاعات امروزه با گسترش روز افزون كاربردهاي فناوري اطلاعات موضوع تهديدات امنيتي در اين حوزه وچگونگي مقابله با آنها از اهميت فوق العاده اي برخوردار است. استفاده از شبكه هاي كامپيوتري با وسعتزياد براي تبادل اطلاعات مهم بين نقاط مختلف جغرافيايي در كنار مزاياي بسياري كه براي بشر به همراه دارد عرصه گسترده اي را براي سوء استفاده پديد آورده است . بنابراين يكي از مباحث بسيار مهم در حوزهفناوری اطلاعات ، امنيت فناوري اطلاعات است . فناوري اطلاعات شامل فناوري هايي است كه در خدمت ذخيره سازي، پردازش،انتقال و مديريت اطلاعات است اما امنيت فناوري اطلاعات به استفاده ايمن از اين فناوري و اطمينان ازوجود محيطي عاري از هر گونه تهديد باز مي گردد. مديريت ارتباطات رسانهای داشتن روابط عمومي قوي باعث میشود كه نظام جريان ارتباط با عموم آهنگ طبيعي به خود بگيرد و براي زمان بحران، روان تر كار كند. با اين وجود اهميت رسانهها در زمان بحران معمولاً كمتر از ميزان واقعي ارزيابي میشود. آرميستيد، (1996) و معادی (1383) معتقدند، كارورز ارتباطات بحران بايد پيش از بحران با رسانهها ارتباط برقرار كند. حفظ ارتباط با رسانهها به خودي خود باعث میشود كارورزان ارتباطي با همتايان رسانهای خود بيشتر آشنا شوند و در موقع بحران، از طریق رسانهها، راحت تر با مردم ارتباط برقرار كنند. در كشورهاي داراي نظام باز سياسي، كار ارتباطگر بحران با مشكلات و مزايايي روبرو میشود. نتيجه گيري در جهان پرتنش و در هم پيوسته امروز، ارتباطات و نقش آن در مديريت بحران اهميتي مضاعف يافته است. براي مديريت بحران، تشكيل تيم ارتباطي و ايجاد سازو كارهاي متناسب امري الزامي است. هر چند هيچ دو بحراني دقيقاً مثل هم نيستند اما با توجه به ويژگيهاي مشترك بيشتر بحرانها، میتوان دستورالعملي كلي براي ارتباطات در زمان بحران صادر كرد. با شناختن زمينههاي فرهنگي و نقاط حساس و بحرانزا، ايجاد نظام مديريت ارتباطات بحران، توجه به مساله زمان و اهميت آن در شرايط بحراني و داشتن تجربه بحرانهاي پيشين، خيلي بهتر میتوان يك بحران را مديريت كرد.