وقتي گروهي از افراد براي رسيدن به هدفي تلاش ميكنند، اغلب كسي به عنوان مدير و رهبر مسووليت گروه را به عهده ميگيرد. اين فرد بايد مهارتها و ويژگيهاي لازم براي رهبري گروه را داشته باشد تا بتواند اعضاي گروه را به سمت هدف مورد نظر هدايت كند. انجام موفقيت آميز هر كار گروهي مستلزم وجود همبستگي در بين اعضاي گروه است. علت اصلی رویآوردن افراد به تصمیمگیری گروهی، این باشد که همواره کارایی و اثربخشی دو فکر، بهتر از دستاوردهای یک فکر است
گروه پیوسته: به گروهی اطلاق می شود که اعضا آن تمایلات و منافع مشترک داشته و از بودن با هم مشعوف هستند.
حال لزومی ندارد که گروه مولد باشد ، همین که در دشواری ها از یکدیگر حمایت کرده و اعضا احساس خلا و تنهایی نکنند کافی است. بعبارت دیگر گروه هرچه صمیمی تر و خودمانی تر باشد به سوی پیوستگی بیشتری حرکت می کند.
همواره نمی توان گفت کار کردن با گروه همواره لذت بخش و برانگیزاننده باشد بلکه ممکن است خسته کننده و کسالت آور باشد.
نکته ای که در اینجاست می توان گفت: ساحت «اجتماعی، عاطفی» میان کنش ها یا تعامل های گروهی شکل دهنده بخش بسیار بزرگ و قدرتمند رفتارهای گروهی است.
بسیاری بر این باورند که احساسات و عواطف در حل مسائل گروهی جایگاهی ندارد و نباید به آن توجه کرد؛ برعکس باید در نظر داشت که چنین نیست و باید به احساسات و عواطف شکل گرفته در گروه کاملا توجه کرد و عمیقا به بررسی شکل گیری و پیامدهای آن توجه نمود،باید به احساسات توجه داشت و جنبه های منطقی و عقلانی آنها را در نظر گرفت.
عواملی که به تقویت و شکل گیری پیوستگی گروهی اثر می گذارد عبارتند از:
1- خود گشودگی: ما به گونهای داوطلبانه چیزهایی در مورد خود به دیگران بگوییم. ما نمیتوانیم به درستی در مورد خویش با دیگری گفتگو کنیم مگر اینکه دو طرفه باشد٬ یعنی اینکه دیگری نیز کم و بیش در مورد خود با ما سخن بگوید. به عبارت دیگر خودگشودگی نمی تواند یک طرفه باشد و روابط موفق بین اشخاص را شکل دهد. «خودگشودگی» موجب شناخت بهتر خویش، خود بالندگی، بهتر شدن روابط ما با دیگران، شکلدهی نگرش مثبت بیشتر در مقابل خود و دیگران میشود.نتیجهی خودگشودگی همیشه بهبود رابطه نیست٬ گاهی خودگشودگی باعث شناخت بیشتر و پایان دادن به رابطه میشه که اگه این شناخت در همون گامهای اول ِ رابطه اتفاق بیفته.
2- دادن بازخورد: فرستنده به گیرنده پیامی ارسال می کند، نتیجه ای که فرستنده از گیرنده پیام دریافت می کند را بازخورد می گویند. در صورت دریافت نکردن بازخورد ارتباط انجام نشده است.
3- آموزش های شکل گیری گروهی: شامل تعامل ایجاد ادراک های مشترک و پیوندهای عاطفی و وابستگی متقابل نقشها باشند.(کریمی-روانشناسی اجتماعی-1373-ص 87)
4- آموزش های پیش از گروه پذیری: هماهنگی رابطه ی فعال بین ذهن های اعضای گروه می باشد.
5- انطباق های شخصیتی اعضای گروه: علایق، ارزش ها و هنجارهای مشترک ممکن است مولفه های اساسی بسیاری از گروه های اجتماعی باشد و اساسا برای بقای آنها ضروری باشد؛ اما همه گروه ها ضرورتا در این علایق، ارزش ها، هنجارها مشترک نیستند، محتمل است که دو یا چند فرد دارای علایق واگرا و زمینه فرهنگی متفاوت می توان گروهی را تشکیل دهند.(ماهر-پویایی گروه-1375-ص 87)
پیوستگی گروهی یک ساختار چند وجهی قابل اندازه گیری است. این قابلیت اندازه گیری از جهات زیر مورد توجه است:
1- در سطح گروه و یا اعضا گروه که بیانگر این نکته است که چه تعدادی در گروه عضویت دارند و خود را به آن متصف می دارند.
2- به روابط علت و معلولی دیگر متغییرهای گروهی. در این مورد باید توجه داشت که گروه به بسیاری از جنبه ها و فرایندها وابسته است و آنها را نمی توان نادیده گرفت و تاثیر و تاثرهای آنها را بر یکدیگر فراموش کرد.
3- به دسته ای از رفتارهای غیر کلامی حاکم بر گروه و نیز رفتارهای کلامی رایج در آن. در مورد رفتارهای غیر کلامی حاکم بر گروه میتوان به طور مثال به موارد زیر اشاره کرد: توجه و مواظبت یا تیمار اعضا نسبت به هم، شیوه مصافحه و یا مدت بغل کردن و در آغوش گرفتن اعضا. در مورد رفتارهای کلامی هم میتوان موارد زیر را که در پیوستگی گروهی نقش موثری داشته نام برد: کیفیت موافقت و کلمات موافقت آمیز، محتوای کلام و مذاکراتی که با یکدیگر دارند، بکارگیری جملات و کلمات عاطفی و احساسی که عمق و یا سطح احساسات را نسبت به هم نشان میدهد.
4- مجموع این عوامل وجوه چندگانه ساختار پیوستگی در گروه است که هر میزان مهیاتر و مرتبط تر باشند، پیوستگی و انسجام گروهی بیشتر و هرچه دورتر باشند این پیوستگی کمتر می شود.
5- همچنین اندازه گروه نیز در انسجام و پیوستگی آن موثر است.با بزرگ شدن گروه پیوسنگی گروه کاهش می یابد.این اتفاق از آن جهت روی می دهد که با بزرگ شدن اندازه گروه میان کنش یا تعامل میان اعضا گروه دشوارتر شده و کار پیوستگی را مشکل تر می سازد؛ در گروه های بزرگ امکان شکل گیری گروهک های کوچکتر در درون گروه بیشتر، که این موجب کاهش پیوستگی گروهی در کل میشود.
6- تهدید های خارجی نیز موجب پیوستگی بیشتر یا کمتر گروه میشود. این نکته از این رو حائز اهمیت است که وقتی گروهی احساس می کند توسط گروه های دیگر یا عوامل خارجی حاکم بر گروه تهدید می شود بر انسجام خود می افزاید. در مواردی که گروه احساس کند که توان مقابله با تهدیدهای گروه های دیگر و یا عوامل موثر بر گروه را ندارد پیوستگی گروهی دچار تزلزل میشود.
7- یکی دیگر از عواملی که موجب پیوستگی و انسجام گروهی بیشتری بین اعضا یک گروه می شود، نحوه پذیرش اعضا در گروه است. هر اندازه پذیرش اعضا در گروه دشوارتر باشد و فرد برای عضویت در گروه زحمت بیشتری را تحمل کند، پیوستگی و انسجام گروهی در آن گروه بیشتر می شود. در مقابل هر اندازه عضویت در گروه سهل تر باشد، خروج از آن آسان تر و پیوستگی گروهی کمتر میشود.
8- عملکرد گروه نیز در پیوستگی یا انسجام آن تاثیر بسزایی دارد. هر اندازه گروه از گذشته موفق و توام با احترامی برخوردار باشد، دلگرمی اعضا به گروه بیشتر و صمیمیت بین آنها افزایش می یابد.
9- پیوستگی گروهی و بهره وری با هم مرتبط است. هراندازه پیوستگی در گروه بیشتر باشد، شاخص های بهره وری میان آنها بالاتر می رود. در یک گروه پیوسته اعضا از بودن در کنار هم لذت می برند و در فعالیت های مرتبط با گروه مشارکت کرده و اهداف گروه را مورد توجه قرار می دهند و از تحقق آنها هرگز سرباز نمی زنند. در این گروه افراد با یکدیگر صمیمی تر بوده و غمخوار هم هستند. آنان در جلسات با خوشحالی و دلگرمی شرکت می کنند و از تاخیر و غیبت می پرهیزند.
جوشش فکری
جوشش فکری یا به گونه ای که در برخی از آثار فارسی آن را طوفان مغزی که ترجمه واژه انگلیسی Brainstorming است نام داده. این روش در سال 1953 توسط آزبورن معرفی گردیده و میتواند برای خلق و شکل گیری ایده ها بسیار مفید باشد. این فعالیت را می توان منبعث کننده و در عین حال تقویت کننده نیمکره راست مغز آدمی دانست. (نیمکره چپ بیشتر به مسائل خطی و فعالیت های ریاضی و منطقی پرداخته و نیمکره راست بیشتر به مسائل غیر خطی و احساسی و عاطفی اختصاص دارد.) طوفان مغزی (بارش افكار) یك فرایند تولید نظرات جدید در شرایط آزاد است. طوفان مغزی یك تكنیك در كنفرانس و جلسه است كه افراد فرصت پیدا می كنند ایده ها و نظرات خودشان را به راحتی مطرح نمایند.
طوفان مغزی اصطلاحی است كه هنگامی كه برای هدف خاص دور هم جمع می شوند استفاده می شود. این واژه به زبانی ساده به معنای تشویق ابتكار است. قدرمسلم، جهت به حركت درآوردن قوه خلاقیت، بكارگیری چند فكر به مراتب موثرتر از یك فكر است. لذا افراد یك گروه در یك نشست به بحث و تفحص پرداخته و افكار خویش را بازگو كرده و پیرامون آن به گفتگو می نشینند. این امر تا زمانی كه تمامی افكار بیان شود، ادامه داشته و قبول یا رد پیشنهادها بعد از ارائه دلیل های كافی با رای گیری نهایی انجام می پذیرد.
عموما بعد از هر نشست «طوفان مغزی» یك دوره تفكر آغاز می شود و افراد در پی یافتن جواب شش سوال «چه چیز، چرا، كجا، چگونه، چه زمان و چه كسی» برمی آیند. طوفان اندیشه ها یا به بیان دیگر طوفان فكری، یكی از روشهای موثر حل مساله در گروه است. طوفان مغزی یك فرایند تولید نظرات، پیشنهادها و ایده های جدید در شرایط آزاد است. افراد بدون هیچ مانعی مجاز هستند ایده ها و راه حل های خود را آزادانه مطرح نمایند. تمام نظرات و پیشنهادها مورد توجه قرار می گیرد و هیچكس مجاز به انتقاد نمودن نمی باشد. در پایان جلسه بررسی نظرات و جمع بندی صورت می گیرد و بهترین پیشنهاد و راه حل انتخاب می شود.
قواعد جوشش فکری
1- کلیه معیارها و ارزشی و قضاوتی و ارزیابی کننده را به کناری نهادن.
الف- ایجاد گرایش یا نگرش در بین اعضای گروه و هرچه دلتان می خواهد بگویید.
ب- هیچ گونه خطایابی اجازه داده نمی شود. در غیر آن با هر خطایی که مطرح شود. طرح ایده ها را توسط دیگران متوقف کرده و همکاری با گروه را دچار نکت و ایستایی می کند.
ج- انتقاد امروز موجب کشتن ایده های فردا می شود.
د- تمام ایده ها دست کم در ابتدا یک فکر خام هستند.
2- پرواز ذهن را آسان کردن و شروع به ارایه کردن نتیجه.
الف- هر اندازه ایده بیشتر باشد، فعالیت جوشش فکری بهتر است.
ب- ایده ها معمولا راحت تر رام شده و به چارچوب در می آیند تا پرواز کنند.
ج- هرچه دل تنگتان می خواهد بگویید، بیشتر تشویق می شوید تا اینکه درست صحبت کنید. بعدا می نوانید اصلاحات لازم را انجام داد.
3- تا آنجا که می توان ایده بیافرینید
الف- از کمیت می توان به کیفیت دست یافت.
ب- هر اندازه ایده بیشتر باشد، توفیق بهترین ایده را یافتن بیشتر خواهد بود.
ج- در بیشتر موارد بیش از یک بهترین راه حل به مسایل وجود دارد.
4- در جستوجوی ترکیب و توسعه ایده ها باشید.
الف- لزومی ندارد که ایده ای که می آید اصل بوده و قبلا توسط کسی مطرح نشده باشد.
ب- ایده دیگران را بسط دهید.
ج- ایده های پیش تر مطرح شده را با هم ادغام کرده و از آنها ایده جدیدی به دست بیاورید.
د- جوشش فکری یک فعالیت گروهی است. از مزایای فعالیت گروهی بهره بگیرید.
5- همه ایده ها را بنویسید و با تمام جزئیات آنها را ثبت کنید.
6- ارزیابی را در آخرین مرحله قرار دهید.
الف- به هر ایده با یک نگاه مثبت بپردازید نه منفی.
ب- عادلانه به هر ایده بپردازید. به هیچ کدام از ایده های مختلف تعصب نورزید.
ج- قضاوت وداوری خود را متدرجا بکار بگیرید، نه به یکبار.
علاوه بر موارد فوق «آزبورن» پیشنهاد می کند پس از آنکه ایده ها شکل گرفت سعی کنید بر آنها بیفزایید یا از آنها بکاهید. بیشتر موسسات تولیدی و بازرگانی توفیق خود را در بسط و گسترش و دستیابی به بازارهای وسیع و فروش های نجومی مدیون و مرهون همین روش ایده پردازی بوده اند. برای مثال می توان موارد زیر را نام برد؛ ورود تیغ سه لبه ژیلت، ورود کامپیوترهای لب تاپ، یا انواع تلفن های همراه. در ایران نیز می توان به ایجاد و تولید آدامس شیک در گروه صنعتی مینو که از همین روش ایده پردازی تبعیت کرده اند اشاره کرد.
منابع و ماخذ: